کتاب رمان انگلیسی Punk 57 اثر Penelope Douglas توسط انتشارات CreateSpace Independent Publishing به چاپ رسیده است. پانک ۵۷ اثر پنلوپه داگلاس
از نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، پنلوپه داگلاس، جدیدترین رمان عاشقانه مستقل با ترکیبی از عشق و نفرت منتشر شده است... "ما با هم عالی بودیم. تا اینکه همدیگر را دیدیم." میشا، نمیتوانم جلوی لبخندم را در متن نامهاش بگیرم. دلش برایم تنگ شده است. در کلاس پنجم، معلمم برای ما دوستان مکاتبهای از مدرسه دیگری پیدا کرد. معلم دیگر با این فکر که من دختر هستم و اسمی مثل میشا دارم، من را با دانشآموز خودش، راین، جفت کرد. معلمم که فکر میکرد راین هم مثل من پسر است، موافقت کرد. خیلی طول نکشید که متوجه اشتباهمان شدیم. و در کمترین زمان، در مورد همه چیز بحث میکردیم. بهترین پیتزای بیرونبر. اندروید در مقابل آیفون. اینکه امینم بهترین رپر تاریخ است یا نه... و این شروع ماجرا بود. برای هفت سال بعد، ما بودیم. نامههای او همیشه روی کاغذ سیاه با نوشتههای نقرهای هستند. گاهی اوقات هفتهای یک نامه یا روزی سه نامه، اما من به آنها نیاز دارم. او تنها کسی است که مرا در مسیر درست نگه میدارد، آرامم میکند و هر چیزی که هستم را میپذیرد. ما فقط سه قانون داشتیم. نه رسانههای اجتماعی، نه شماره تلفن، نه عکس. ما زندگی خوبی داشتیم. چرا خرابش کنم؟ تا اینکه به عکسی از یک دختر در اینترنت برخوردم. اسمش راین است، عاشق پیتزای گالو است و آیفونش را میپرستد. چقدر احتمال دارد؟ گور باباش. باید او را ببینم. فقط انتظار ندارم از چیزی که میبینم متنفر شوم. راین. سه ماه است که چیزی ننوشته است. یک چیزی اشتباه است.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب رمان انگلیسی Punk 57 را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب رمان انگلیسی Punk 57 اثر Penelope Douglas توسط انتشارات CreateSpace Independent Publishing به چاپ رسیده است. پانک ۵۷ اثر پنلوپه داگلاس
از نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، پنلوپه داگلاس، جدیدترین رمان عاشقانه مستقل با ترکیبی از عشق و نفرت منتشر شده است... "ما با هم عالی بودیم. تا اینکه همدیگر را دیدیم." میشا، نمیتوانم جلوی لبخندم را در متن نامهاش بگیرم. دلش برایم تنگ شده است. در کلاس پنجم، معلمم برای ما دوستان مکاتبهای از مدرسه دیگری پیدا کرد. معلم دیگر با این فکر که من دختر هستم و اسمی مثل میشا دارم، من را با دانشآموز خودش، راین، جفت کرد. معلمم که فکر میکرد راین هم مثل من پسر است، موافقت کرد. خیلی طول نکشید که متوجه اشتباهمان شدیم. و در کمترین زمان، در مورد همه چیز بحث میکردیم. بهترین پیتزای بیرونبر. اندروید در مقابل آیفون. اینکه امینم بهترین رپر تاریخ است یا نه... و این شروع ماجرا بود. برای هفت سال بعد، ما بودیم. نامههای او همیشه روی کاغذ سیاه با نوشتههای نقرهای هستند. گاهی اوقات هفتهای یک نامه یا روزی سه نامه، اما من به آنها نیاز دارم. او تنها کسی است که مرا در مسیر درست نگه میدارد، آرامم میکند و هر چیزی که هستم را میپذیرد. ما فقط سه قانون داشتیم. نه رسانههای اجتماعی، نه شماره تلفن، نه عکس. ما زندگی خوبی داشتیم. چرا خرابش کنم؟ تا اینکه به عکسی از یک دختر در اینترنت برخوردم. اسمش راین است، عاشق پیتزای گالو است و آیفونش را میپرستد. چقدر احتمال دارد؟ گور باباش. باید او را ببینم. فقط انتظار ندارم از چیزی که میبینم متنفر شوم. راین. سه ماه است که چیزی ننوشته است. یک چیزی اشتباه است.