کتاب دوزخ نوشته ژان پل سارتر ترجمه حمید سمندریان توسط انتشارات قطره به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل رمان، ادبیات فارسی، نمایشنامه میباشد.
اتاقی تزیین شده به سبک دورهی امپراتوری دوم فرانسه است. سه کاناپه با رنگهای مختلف در اتاق قرار گرفته، یک مجسمهی حجیم فلزی که بر روی یک بخاری قرار دارد و همچنین یک میز تحریر که روی آن یک عدد کاغذبُر قرار گرفته است. زنگی در داخل اتاق تعبیه شده و لوستری که منبع نور است، در سقف مشاهده میشود. همچنین یک دریچه یا پنجرهی کوچکی که کاراکترهای نمایش اتفاقات زمین را از آنجا مشاهده میکنند. گارسن: (به همراه مستخدم وارد میشود و به اطراف نگاهی کنجکاوانه میاندازد.) اینجاست؟
مستخدم: بله آقای گارسن.
گارسن: همین شکلی؟
مستخدم: بله.
گارسن: اثاثیهی زمان امپراتوری دوم! به نظرم باید رفته رفته به وسایل اینجا عادت کرد.
مستخدم: خب بعضیها عادت میکنن و بعضیها نه.
گارسن: اتاقهای دیگه هم اینجوریه؟
مستخدم: خب بله، اینجا همهچیز برای راحتی فراهمه. مثلاً اینجا آدمای چینی ـ هندی و... هم میآن. پس فکر میکنین که این مبلمان دورهی امپراتوری دوم به چه دردشون میخوره؟
گارسن: خب واقعاً چه نیازی به ایناست؟ اصلاً به چه درد من میخوره؟ شما میدونین من کی بودم؟ البته زیاد هم مهم نیست. ولی میخوام حقیقتی رو بگم. من میون اثاثیهای زندگی میکردم که دوستشون نداشتم. به نظر شما این اتاق با این وضعیت تصنعی عجیب نیست؟
مستخدم: شما به زودی پی میبرین که زندگی کردن در اتاقی به سبک دورهی امپراتوری دوم زیاد هم بد نیست.
گارسن: صحیح... پس اینطور! بههرحال من انتظار چنین اتاقی رو نداشتم. راستی شما از حرفایی که بیرون از اینجا گفته میشه اطلاعی دارین؟
مستخدم: در چه موردی؟
گارسن: خب در مورد... این اتاق و...
مستخدم: واقعاً شما چهطور میتونین این مزخرفاتو باور کنین؟ اونم از کسانی که تابهحال اینجا نیومدن؟
کتاب دوزخ نوشته ژان پل سارتر ترجمه حمید سمندریان توسط انتشارات قطره به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل رمان، ادبیات فارسی، نمایشنامه میباشد.
اتاقی تزیین شده به سبک دورهی امپراتوری دوم فرانسه است. سه کاناپه با رنگهای مختلف در اتاق قرار گرفته، یک مجسمهی حجیم فلزی که بر روی یک بخاری قرار دارد و همچنین یک میز تحریر که روی آن یک عدد کاغذبُر قرار گرفته است. زنگی در داخل اتاق تعبیه شده و لوستری که منبع نور است، در سقف مشاهده میشود. همچنین یک دریچه یا پنجرهی کوچکی که کاراکترهای نمایش اتفاقات زمین را از آنجا مشاهده میکنند. گارسن: (به همراه مستخدم وارد میشود و به اطراف نگاهی کنجکاوانه میاندازد.) اینجاست؟
مستخدم: بله آقای گارسن.
گارسن: همین شکلی؟
مستخدم: بله.
گارسن: اثاثیهی زمان امپراتوری دوم! به نظرم باید رفته رفته به وسایل اینجا عادت کرد.
مستخدم: خب بعضیها عادت میکنن و بعضیها نه.
گارسن: اتاقهای دیگه هم اینجوریه؟
مستخدم: خب بله، اینجا همهچیز برای راحتی فراهمه. مثلاً اینجا آدمای چینی ـ هندی و... هم میآن. پس فکر میکنین که این مبلمان دورهی امپراتوری دوم به چه دردشون میخوره؟
گارسن: خب واقعاً چه نیازی به ایناست؟ اصلاً به چه درد من میخوره؟ شما میدونین من کی بودم؟ البته زیاد هم مهم نیست. ولی میخوام حقیقتی رو بگم. من میون اثاثیهای زندگی میکردم که دوستشون نداشتم. به نظر شما این اتاق با این وضعیت تصنعی عجیب نیست؟
مستخدم: شما به زودی پی میبرین که زندگی کردن در اتاقی به سبک دورهی امپراتوری دوم زیاد هم بد نیست.
گارسن: صحیح... پس اینطور! بههرحال من انتظار چنین اتاقی رو نداشتم. راستی شما از حرفایی که بیرون از اینجا گفته میشه اطلاعی دارین؟
مستخدم: در چه موردی؟
گارسن: خب در مورد... این اتاق و...
مستخدم: واقعاً شما چهطور میتونین این مزخرفاتو باور کنین؟ اونم از کسانی که تابهحال اینجا نیومدن؟