کتاب دانشکده مرده نوشته فریدا مک فادن با ترجمه هادی سالارزهی توسط نشر نون با موضوع رمان خارجی به چاپ رسیده است.
رمان «دانشکدهی مردهها»، نوشتهی فریدا مکفادن و ترجمهی هادی سالارزهی، اثری مرموز، روانشناختی و عمیقاً هولانگیز است که در فضایی تاریک و فراموششده در دل یک دانشکدهی پزشکی روایت میشود. جاییکه زمان انگار متوقف شده و دیوارها هنوز زمزمههایی از درد و راز را در خود نگاه داشتهاند.
در دل این محیط سرد و پیچیده، شخصیت اصلی داستان، هدر مککینلی، وارد محیطی میشود که بیشتر به پازلی مبهم شباهت دارد تا یک دانشگاه معمولی. در این دانشکده، مرگ دانشجویان نه یک حادثهی ساده، بلکه الگویی تکرارشونده و پررمزوراز است؛ دانشجویانی که هر سال بهطرزی نامعلوم، ظاهراً دست به خودکشی میزنند. اما پشت این مرگها چیزی نهفته است… چیزی تاریکتر از آنچه در ظاهر دیده میشود.
مکفادن با نثری تیز، سریع و روانتحلیلگر، داستانی را پیش میبرد که در آن وحشت، نه از بیرون که از اعماق ذهن انسان میجوشد. هیولاها در این رمان نه در سایهها، بلکه در حافظه، ترسهای پنهان و رازهای فراموششدهی شخصیتها سکنا دارند. هر اتاق بسته، نشانی از حادثهای قدیمیست و هر صدای مبهم، ردپایی از حقیقتی که سالها دفن شده است.
«دانشکدهی مردهها» تنها یک داستان دلهرهآور نیست؛ این کتاب کاوشیست در مرز باریک میان واقعیت و توهّم، بین آنچه هست و آنچه باور میشود. مخاطب در مسیر داستان بارها با این پرسش مواجه میشود: آیا گذشته واقعاً گذشته است؟ و اگر مرگی روی داده، آیا خاموشی پس از آن، نشانهی آرامش است یا مقدمهای برای بیداری دوباره؟
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب دانشکده مرده را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب دانشکده مرده نوشته فریدا مک فادن با ترجمه هادی سالارزهی توسط نشر نون با موضوع رمان خارجی به چاپ رسیده است.
رمان «دانشکدهی مردهها»، نوشتهی فریدا مکفادن و ترجمهی هادی سالارزهی، اثری مرموز، روانشناختی و عمیقاً هولانگیز است که در فضایی تاریک و فراموششده در دل یک دانشکدهی پزشکی روایت میشود. جاییکه زمان انگار متوقف شده و دیوارها هنوز زمزمههایی از درد و راز را در خود نگاه داشتهاند.
در دل این محیط سرد و پیچیده، شخصیت اصلی داستان، هدر مککینلی، وارد محیطی میشود که بیشتر به پازلی مبهم شباهت دارد تا یک دانشگاه معمولی. در این دانشکده، مرگ دانشجویان نه یک حادثهی ساده، بلکه الگویی تکرارشونده و پررمزوراز است؛ دانشجویانی که هر سال بهطرزی نامعلوم، ظاهراً دست به خودکشی میزنند. اما پشت این مرگها چیزی نهفته است… چیزی تاریکتر از آنچه در ظاهر دیده میشود.
مکفادن با نثری تیز، سریع و روانتحلیلگر، داستانی را پیش میبرد که در آن وحشت، نه از بیرون که از اعماق ذهن انسان میجوشد. هیولاها در این رمان نه در سایهها، بلکه در حافظه، ترسهای پنهان و رازهای فراموششدهی شخصیتها سکنا دارند. هر اتاق بسته، نشانی از حادثهای قدیمیست و هر صدای مبهم، ردپایی از حقیقتی که سالها دفن شده است.
«دانشکدهی مردهها» تنها یک داستان دلهرهآور نیست؛ این کتاب کاوشیست در مرز باریک میان واقعیت و توهّم، بین آنچه هست و آنچه باور میشود. مخاطب در مسیر داستان بارها با این پرسش مواجه میشود: آیا گذشته واقعاً گذشته است؟ و اگر مرگی روی داده، آیا خاموشی پس از آن، نشانهی آرامش است یا مقدمهای برای بیداری دوباره؟