کتاب خانه ای که در آن مرده بودم ادبیات پلیس 21 (داستانهای ژاپنی،قرن 20م،برنده جایزه ی رمان پلیسی پری پولار2010) نوشته کیگو هیگاشینو با ترجمه خندان حسینی نیا توسط انتشارات قطره با موضوع رمان, رمان ژاپنی به چاپ رسیده است.
«خانهای که در آن مرده بودم» روایتی است از سفری پرپیچوخم به گذشته؛ سفری که از زاویه دید اولشخص روایت میشود و با سیالیت ذهنی و رفتوآمد میان خاطرات، خواننده را درست در قلب ماجرا قرار میدهد. همین ساختار روایی باعث میشود مخاطب تا لحظه آخر به دنبال کشف حقیقت بماند و کتاب را زمین نگذارد. پایان شگفتانگیز اثر نیز آن را به تجربهای ماندگار برای دوستداران رمانهای مدرن معمایی بدل میکند.
در این داستان، سایاکا پس از مرگ پدرش به دنبال گشودن قفلهای مبهم گذشته برمیآید؛ گذشتهای که بخشهایی از آن را فراموش کرده و میکوشد با یادآوریاش، به پرسشهای بیپاسخ ذهنش پاسخ دهد. او ریشه برخی از زخمهای روحی و جسمی امروز خود را در رفتارهای پرخاشگرانه گذشتهاش میجوید. رد یک خانه ناشناس را در میان وسایل بهجامانده از پدرش مییابد و همراه دوست کودکیاش قدم به آن میگذارد؛ خانهای که گویی زمان در آن متوقف مانده و رازهای تلخ و خاموش سالها را در خود پنهان کرده است.
مهارت نویسنده در این است که پیوسته تصویر ذهنی ساختهشده برای خواننده را دگرگون میکند و او را وادار میسازد بارها برداشتهای خود را زیر سؤال ببرد. در این رمان، کارآگاه اصلی نه شخصیتها، که خودِ ذهن خواننده است؛ ذهنی که با کنار هم گذاشتن نشانهها و گمانهزنیهای پیدرپی، برای مواجهه با غافلگیری بزرگ پایانی آماده میشود.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب خانه ای که در آن مرده بودم را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب خانه ای که در آن مرده بودم ادبیات پلیس 21 (داستانهای ژاپنی،قرن 20م،برنده جایزه ی رمان پلیسی پری پولار2010) نوشته کیگو هیگاشینو با ترجمه خندان حسینی نیا توسط انتشارات قطره با موضوع رمان, رمان ژاپنی به چاپ رسیده است.
«خانهای که در آن مرده بودم» روایتی است از سفری پرپیچوخم به گذشته؛ سفری که از زاویه دید اولشخص روایت میشود و با سیالیت ذهنی و رفتوآمد میان خاطرات، خواننده را درست در قلب ماجرا قرار میدهد. همین ساختار روایی باعث میشود مخاطب تا لحظه آخر به دنبال کشف حقیقت بماند و کتاب را زمین نگذارد. پایان شگفتانگیز اثر نیز آن را به تجربهای ماندگار برای دوستداران رمانهای مدرن معمایی بدل میکند.
در این داستان، سایاکا پس از مرگ پدرش به دنبال گشودن قفلهای مبهم گذشته برمیآید؛ گذشتهای که بخشهایی از آن را فراموش کرده و میکوشد با یادآوریاش، به پرسشهای بیپاسخ ذهنش پاسخ دهد. او ریشه برخی از زخمهای روحی و جسمی امروز خود را در رفتارهای پرخاشگرانه گذشتهاش میجوید. رد یک خانه ناشناس را در میان وسایل بهجامانده از پدرش مییابد و همراه دوست کودکیاش قدم به آن میگذارد؛ خانهای که گویی زمان در آن متوقف مانده و رازهای تلخ و خاموش سالها را در خود پنهان کرده است.
مهارت نویسنده در این است که پیوسته تصویر ذهنی ساختهشده برای خواننده را دگرگون میکند و او را وادار میسازد بارها برداشتهای خود را زیر سؤال ببرد. در این رمان، کارآگاه اصلی نه شخصیتها، که خودِ ذهن خواننده است؛ ذهنی که با کنار هم گذاشتن نشانهها و گمانهزنیهای پیدرپی، برای مواجهه با غافلگیری بزرگ پایانی آماده میشود.