کتاب خاطرات آنائیس نین نوشته آنائیس نین با ترجمه داوود قلاجوری, توسط انتشارات نخستین به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی, زندگینامه, روانشناسی فردی و اجتماعی
در این کتاب می خوانید که در من همیشه دو زن حداقل وجود داشته؛ یک زن مستاصل و سرگردان، زنی که احساس میکرد در حال غرق شدن است و آن دیگری، زنی که پابرهنه به وسط میدان میپرد، مثل کسی که به یکباره در صحنهی تئاتر ظاهر شود، زنی که احساسات واقعیاش را پنهان میکند؛ چون ضعیف، درمانده و مایوس است و به دنیا فقط لبخند، اشتیاق، کنجکاوی، شور و شوق و علاقهمندی نشان میدهد… در حالی که دنیا با حیرت تماشگر آنائیسِ شاد، بذله گو، باهوش و مرموز بود، آن زن دیگر در وجودش – زنی خجالتی، توانا، عملگرا، نامطمئن از خود، تیزبین، بی علاقه، کودک ماب – برای به رسمیت شناخته شدن توسط دیگران، در صفحات کتاب خاطراتش فریاد میکشید. خاطرات او محملی است برای گردآوری و یکپارچه کردن تکههای وجودش، برای دفاع در مقابل آن چه زندگی معمولی طلب میکرد… خاطرهنویسی به من آموخت که در بحران، لحظات حساسی وجود دارد که انسانها حقیقت واقعی خود را آشکار میسازند. آموختم به نقطهی اوج موقعیتها توجه کنم چون رازگشایی در نقطهی اوج اتفاق میافتد.»
«معتقدم ادبیات، به شکلی که اکنون آن را می شناسیم، خواهد مرد، در حال مردن است.» این جمله را نین سالها قبل در قسمتی از خاطراتش نوشته است. اما با خلق خاطراتش، شاید نوعی جدید از ادبیات را به ما معرفی کرده است.
آنائیس نین نوشت: «ما به کره ماه میرویم، اما راه درازی را طی نکردهایم. انسان باید عمیقتر از اینها به درون خود رخنه کند.»
– گانتر استالمن، ویراستار خاطرات آنائیس نین
کتاب خاطرات آنائیس نین نوشته آنائیس نین با ترجمه داوود قلاجوری, توسط انتشارات نخستین به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی, زندگینامه, روانشناسی فردی و اجتماعی
در این کتاب می خوانید که در من همیشه دو زن حداقل وجود داشته؛ یک زن مستاصل و سرگردان، زنی که احساس میکرد در حال غرق شدن است و آن دیگری، زنی که پابرهنه به وسط میدان میپرد، مثل کسی که به یکباره در صحنهی تئاتر ظاهر شود، زنی که احساسات واقعیاش را پنهان میکند؛ چون ضعیف، درمانده و مایوس است و به دنیا فقط لبخند، اشتیاق، کنجکاوی، شور و شوق و علاقهمندی نشان میدهد… در حالی که دنیا با حیرت تماشگر آنائیسِ شاد، بذله گو، باهوش و مرموز بود، آن زن دیگر در وجودش – زنی خجالتی، توانا، عملگرا، نامطمئن از خود، تیزبین، بی علاقه، کودک ماب – برای به رسمیت شناخته شدن توسط دیگران، در صفحات کتاب خاطراتش فریاد میکشید. خاطرات او محملی است برای گردآوری و یکپارچه کردن تکههای وجودش، برای دفاع در مقابل آن چه زندگی معمولی طلب میکرد… خاطرهنویسی به من آموخت که در بحران، لحظات حساسی وجود دارد که انسانها حقیقت واقعی خود را آشکار میسازند. آموختم به نقطهی اوج موقعیتها توجه کنم چون رازگشایی در نقطهی اوج اتفاق میافتد.»
«معتقدم ادبیات، به شکلی که اکنون آن را می شناسیم، خواهد مرد، در حال مردن است.» این جمله را نین سالها قبل در قسمتی از خاطراتش نوشته است. اما با خلق خاطراتش، شاید نوعی جدید از ادبیات را به ما معرفی کرده است.
آنائیس نین نوشت: «ما به کره ماه میرویم، اما راه درازی را طی نکردهایم. انسان باید عمیقتر از اینها به درون خود رخنه کند.»
– گانتر استالمن، ویراستار خاطرات آنائیس نین