کتاب جنایت و مکافات نوشته فئودور داستایوفسکی با ترجمه منیره کفتری, توسط انتشارات آوای مهدیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات روس، ادبیات داستانی، رمان خارجی
داستایفسکی در کتاب جنایت و مکافات داستان دانشجویی به نام «راسکولنیکف» را روایت میکند که مرتکب قتل میشود؛ بنابر انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است. راسکولنیکف زن رباخواری را همراه با خواهرش، که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، میکشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته میبیند و آنها را پنهان میکند و خود نیز دچار آشفتگی و بیماری میشود. کار جوان داستان بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که میبیند به او مظنون است، به جنون میکشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به تنفروشی زده بود، میشود.
جنایت و مکافات روایت زندگی دانشجویی به نام «راسکولنیکف» است که طبق انگیزه هایی که خودش هم نمی داند چیست مرتکب قتل میشود. وی زن رباخواری را همراه با خواهرش، که اتفاقی در زمان وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، به قتل می رساند، سپس خود را از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته ناتوان میبیند و پول و جواهرات را پنهان میکند. پس از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که میبیند به او مظنون است، کار راسکولنیکف را به جنون میکشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به تنفروشی زده، میشود. داستایفسکی این رابطه را به نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده و همان عشق، نیروی رستگاری بخش می شود.
در واقع در این رمان ما با دو نوع جنایت سروکار داریم. دو انسان، که هریک در راستای یکى از این دو نظریه خواسته است «برتر بودن» و در نهایت به تنهایی کامل و جدایى از جامعه مىرسد و هریک سرنوشت خاص خود را مىیابد.
راسکولنیکف تنهایى را تاب نمىآورد و با پناه جستن به عشق و اعتراف به گناه دوباره به جامعهىِ انسانى بازمىگردد. اما سویدریگالوف حتّا در قلمرو عشق نیز مىخواهد اعمال اراده کند.سویدریگالوف از این قلمرو رانده مىشود، و در نهایت به این مىرسد که باید در قلمرو دیگرى اعمال اراده کند قلمروى که دیگر مختص انسانهای برتر نیست، قلمروى که سرنوشت محتومِ همهی انسانها است........
کتاب جنایت و مکافات نوشته فئودور داستایوفسکی با ترجمه منیره کفتری, توسط انتشارات آوای مهدیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات روس، ادبیات داستانی، رمان خارجی
داستایفسکی در کتاب جنایت و مکافات داستان دانشجویی به نام «راسکولنیکف» را روایت میکند که مرتکب قتل میشود؛ بنابر انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است. راسکولنیکف زن رباخواری را همراه با خواهرش، که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، میکشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته میبیند و آنها را پنهان میکند و خود نیز دچار آشفتگی و بیماری میشود. کار جوان داستان بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که میبیند به او مظنون است، به جنون میکشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به تنفروشی زده بود، میشود.
جنایت و مکافات روایت زندگی دانشجویی به نام «راسکولنیکف» است که طبق انگیزه هایی که خودش هم نمی داند چیست مرتکب قتل میشود. وی زن رباخواری را همراه با خواهرش، که اتفاقی در زمان وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، به قتل می رساند، سپس خود را از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته ناتوان میبیند و پول و جواهرات را پنهان میکند. پس از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که میبیند به او مظنون است، کار راسکولنیکف را به جنون میکشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به تنفروشی زده، میشود. داستایفسکی این رابطه را به نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده و همان عشق، نیروی رستگاری بخش می شود.
در واقع در این رمان ما با دو نوع جنایت سروکار داریم. دو انسان، که هریک در راستای یکى از این دو نظریه خواسته است «برتر بودن» و در نهایت به تنهایی کامل و جدایى از جامعه مىرسد و هریک سرنوشت خاص خود را مىیابد.
راسکولنیکف تنهایى را تاب نمىآورد و با پناه جستن به عشق و اعتراف به گناه دوباره به جامعهىِ انسانى بازمىگردد. اما سویدریگالوف حتّا در قلمرو عشق نیز مىخواهد اعمال اراده کند.سویدریگالوف از این قلمرو رانده مىشود، و در نهایت به این مىرسد که باید در قلمرو دیگرى اعمال اراده کند قلمروى که دیگر مختص انسانهای برتر نیست، قلمروى که سرنوشت محتومِ همهی انسانها است........