کتاب تفکر سریع و کند نوشته دنیل کانمن با ترجمه فاطمه امیدی, توسط انتشارات نوین با موضوع موفقیت، روانشناسی، تفکر، تصمیمگیری به چاپ رسیده است.
طاهای سیستماتیک، همان سوگیریها و خطاهای شناختی هستند که میتوان آنها را در شرایط خاصی پیشبینی کرد؛ بهعنوان مثال، پیشبینی میشود وقتی گویندهای خوشتیپ و با اعتمادبه نفس پا به صحنه میگذارد، تماشاگران نظرات او را مطلوبتر از حد واقعی آن قضاوت میکنند. اصطلاح تشخیصی خاصی برای این سوگیری وجود دارد که پیشبینی، شناخت و درک آن را آسانتر میکند؛ اثر هالهای.
بیشتر مطالب این کتاب دربارۀ سوگیریهای شهودی است. بااین حال، تمرکز روی خطاها به معنی زیر سؤال بردن یا لکهدار کردن هوش آدمی نیست. اکثر افراد در بیشتر مواقع (از نظر ذهنی) سالم هستند و بیشتر قضاوتها و اعمالشان مناسباند. در هر قدمی که در زندگی به جلو پیش میروند، به طور معمول اجازه میدهند برداشتها و احساسات راهنمای مسیرشان باشند و اعتمادی که به باورها و ترجیحات شهودی خود دارند، معمولاً قابل توجیه است. اما همیشه این گونه نیست، چراکه ما حتی وقتی در حال اشتباه کردن هستیم نیز اغلب به خودمان مطمئنیم. در نتیجه، به احتمال زیاد شاهدی بیطرف بیشتر از خودمان بتواند خطاهایمان را ببیند.وقتی با مسئلهای روبهرو میشوید -انتخاب حرکت مهرۀ شطرنج یا تصمیمگیری راجع به سرمایهگذاری در سهام- ماشین تفکر شهودی بهترین کاری را که از دستش بر میآید، انجام میدهد. اگر شخص تخصص مرتبط با موضوع را داشته باشد، موقعیت را تشخیص میدهد و به احتمال زیاد راهحل شهودی که به ذهنش خطور کرده است، درست خواهد بود. اما در برخی مواقع برخلاف آنچه تصور میشود نیاز به بهرهگیری از تفکر کنترل شدهتری است. دنیل کانمن در کتاب تفکر سریع و کند این دو تفکر را سیستم ۱ و سیستم ۲ نامیده است:
کتاب تفکر سریع و کند نوشته دنیل کانمن با ترجمه فاطمه امیدی, توسط انتشارات نوین با موضوع موفقیت، روانشناسی، تفکر، تصمیمگیری به چاپ رسیده است.
طاهای سیستماتیک، همان سوگیریها و خطاهای شناختی هستند که میتوان آنها را در شرایط خاصی پیشبینی کرد؛ بهعنوان مثال، پیشبینی میشود وقتی گویندهای خوشتیپ و با اعتمادبه نفس پا به صحنه میگذارد، تماشاگران نظرات او را مطلوبتر از حد واقعی آن قضاوت میکنند. اصطلاح تشخیصی خاصی برای این سوگیری وجود دارد که پیشبینی، شناخت و درک آن را آسانتر میکند؛ اثر هالهای.
بیشتر مطالب این کتاب دربارۀ سوگیریهای شهودی است. بااین حال، تمرکز روی خطاها به معنی زیر سؤال بردن یا لکهدار کردن هوش آدمی نیست. اکثر افراد در بیشتر مواقع (از نظر ذهنی) سالم هستند و بیشتر قضاوتها و اعمالشان مناسباند. در هر قدمی که در زندگی به جلو پیش میروند، به طور معمول اجازه میدهند برداشتها و احساسات راهنمای مسیرشان باشند و اعتمادی که به باورها و ترجیحات شهودی خود دارند، معمولاً قابل توجیه است. اما همیشه این گونه نیست، چراکه ما حتی وقتی در حال اشتباه کردن هستیم نیز اغلب به خودمان مطمئنیم. در نتیجه، به احتمال زیاد شاهدی بیطرف بیشتر از خودمان بتواند خطاهایمان را ببیند.وقتی با مسئلهای روبهرو میشوید -انتخاب حرکت مهرۀ شطرنج یا تصمیمگیری راجع به سرمایهگذاری در سهام- ماشین تفکر شهودی بهترین کاری را که از دستش بر میآید، انجام میدهد. اگر شخص تخصص مرتبط با موضوع را داشته باشد، موقعیت را تشخیص میدهد و به احتمال زیاد راهحل شهودی که به ذهنش خطور کرده است، درست خواهد بود. اما در برخی مواقع برخلاف آنچه تصور میشود نیاز به بهرهگیری از تفکر کنترل شدهتری است. دنیل کانمن در کتاب تفکر سریع و کند این دو تفکر را سیستم ۱ و سیستم ۲ نامیده است: