کتاب بمانم یا بروم نوشته بورلی استون ترجمه میترا نادری توسط انتشارات شمعدونی با موضوع روانشناسی، تصمیم گیری، احساس و عواطف به چاپ رسیده است.
این کتاب برای همه کسانی مناسب است که میخواهند زندگی خود را تغییر دهند، اما با ناتوانی در انتخاب مسیر درست و عملی کردن تصمیمشان، در کشمکش هستند. امیدوارم بتوانم شما را قانع کنم که زنجیرهایی که دست و پایتان را بستهاند، ساخته خود شما هستند. با فهم این موضوع، شما به کلیدی دست پیدا خواهید کرد که برای پایان دادن به دودلی و تردیدهایتان در رابطه نیاز دارید.
شما وسط یک رابطه گیر افتادهاید، از یک طرف دوستش دارید، از طرف دیگر احساس میکنید ماندن در این رابطه برای شما، درد و رنج بسیاری به همراه دارد. یا با کسی هستید که دغدغههای مالی شما را برطرف کرده اما خودخواهی او، آزارتان میدهد. به طور مثال با کسی ازدواج کردهاید که شما را بسیار دوست دارد، اما احساس میکنید که زنجیر به پایتان بسته و بدون حضورش نمیتوانید کاری انجام دهید. یا سالهاست متاهل هستید و به خاطر فرزندانتان با رابطهای که از آن راضی نبودهاید کنار آمدید، اما حالا آنها خانه را ترک کردهاند و شما میتوانید دنبال علایقی بروید که یک عمر از طرف شریک زندگیتان به سخره گرفته شده است یا با کسی که دوستش دارید زندگی میکنید؛ اما از نظر جنسی جذب او نمیشوید و یا فکر میکنید که ممکن است او چنین حسی نسبت به شما نداشته باشد. این وضعیتهای دشوار و این حالت نوسانی بین ماندن و رفتن باعث آزار روانی شما میشود و حتی ممکن است دچار بیماریهای جسمی شوید.
کتاب بمانم یا بروم نوشته بورلی استون ترجمه میترا نادری توسط انتشارات شمعدونی با موضوع روانشناسی، تصمیم گیری، احساس و عواطف به چاپ رسیده است.
این کتاب برای همه کسانی مناسب است که میخواهند زندگی خود را تغییر دهند، اما با ناتوانی در انتخاب مسیر درست و عملی کردن تصمیمشان، در کشمکش هستند. امیدوارم بتوانم شما را قانع کنم که زنجیرهایی که دست و پایتان را بستهاند، ساخته خود شما هستند. با فهم این موضوع، شما به کلیدی دست پیدا خواهید کرد که برای پایان دادن به دودلی و تردیدهایتان در رابطه نیاز دارید.
شما وسط یک رابطه گیر افتادهاید، از یک طرف دوستش دارید، از طرف دیگر احساس میکنید ماندن در این رابطه برای شما، درد و رنج بسیاری به همراه دارد. یا با کسی هستید که دغدغههای مالی شما را برطرف کرده اما خودخواهی او، آزارتان میدهد. به طور مثال با کسی ازدواج کردهاید که شما را بسیار دوست دارد، اما احساس میکنید که زنجیر به پایتان بسته و بدون حضورش نمیتوانید کاری انجام دهید. یا سالهاست متاهل هستید و به خاطر فرزندانتان با رابطهای که از آن راضی نبودهاید کنار آمدید، اما حالا آنها خانه را ترک کردهاند و شما میتوانید دنبال علایقی بروید که یک عمر از طرف شریک زندگیتان به سخره گرفته شده است یا با کسی که دوستش دارید زندگی میکنید؛ اما از نظر جنسی جذب او نمیشوید و یا فکر میکنید که ممکن است او چنین حسی نسبت به شما نداشته باشد. این وضعیتهای دشوار و این حالت نوسانی بین ماندن و رفتن باعث آزار روانی شما میشود و حتی ممکن است دچار بیماریهای جسمی شوید.