کتاب ایسف نوشته سیدحمید پورمحمدی, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی, داستان ایرانی می باشد.
مادر گفت: «مردان ایل ما، هیچگاه به سمت سیاهی و سیاه کاری و کارهای بد نمیروند. سیاهیها و بدیها را خاک میکنند، برای همین نقش خطوط سیاه چوقا رو به پایین است. مردان ایل ما همیشه دنبال روشنایی و نور حرکت میکنند، برای همین نقش خطوط سفید چوقا رو به بالاست، رو به خداست، این نقشها از نقوش مکانهای مقدس چند هزارساله گرفته شده است.» ماهخانم پشت و روی چوقای کاکا را به قدم خیر نشان داد و ادامه داد: «دقت کن چوقا باید به گونهای بافته شود که پشت و رو نداشته باشد از هر طرف امکان پوشیدن داشته باشد برای اینکه مردان ایل ما، نباید پشت و رو داشته باشند.
باید صاف و یک دست و یک رو باشند، دو رویی در ایل ما جایی ندارد.» بافت چوقا برای قدم خیــر لذتبخش شده بود دلش میخواست هر چه زودتر خودش شروع به بافت چوقا کند. دلش میخواست برای همسر آیندهاش بهترین چوقا را ببافد. به فکر فرو رفت. مراد همسر خود را تصور میکرد که چوقای دستبافت او را پوشیده است. در ذهن، مراد را برانداز کرد و نگاهی خیالی به رنگهای چوقایی کرد که در قامت او جا گرفته بود. لبخندی رضایتبخش بر لبانش نقش بست و با تبسم روی خود را از ماهخانم برگرداند.
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب ایسف را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب ایسف نوشته سیدحمید پورمحمدی, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی, داستان ایرانی می باشد.
مادر گفت: «مردان ایل ما، هیچگاه به سمت سیاهی و سیاه کاری و کارهای بد نمیروند. سیاهیها و بدیها را خاک میکنند، برای همین نقش خطوط سیاه چوقا رو به پایین است. مردان ایل ما همیشه دنبال روشنایی و نور حرکت میکنند، برای همین نقش خطوط سفید چوقا رو به بالاست، رو به خداست، این نقشها از نقوش مکانهای مقدس چند هزارساله گرفته شده است.» ماهخانم پشت و روی چوقای کاکا را به قدم خیر نشان داد و ادامه داد: «دقت کن چوقا باید به گونهای بافته شود که پشت و رو نداشته باشد از هر طرف امکان پوشیدن داشته باشد برای اینکه مردان ایل ما، نباید پشت و رو داشته باشند.
باید صاف و یک دست و یک رو باشند، دو رویی در ایل ما جایی ندارد.» بافت چوقا برای قدم خیــر لذتبخش شده بود دلش میخواست هر چه زودتر خودش شروع به بافت چوقا کند. دلش میخواست برای همسر آیندهاش بهترین چوقا را ببافد. به فکر فرو رفت. مراد همسر خود را تصور میکرد که چوقای دستبافت او را پوشیده است. در ذهن، مراد را برانداز کرد و نگاهی خیالی به رنگهای چوقایی کرد که در قامت او جا گرفته بود. لبخندی رضایتبخش بر لبانش نقش بست و با تبسم روی خود را از ماهخانم برگرداند.