کتاب استعاره و شناخت نوشته دکترحبیب الله قاسم زاده، توسط انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی, روانشناسی دانشگاهی, روانشناسی شناختی, برای دنشجویان رشته روانشناسی میباشد.
کتاب استعاره و شناخت، حاصل تلاشی است برای رهیابی به ساختار روانشناختی و سازوکارهای شناختی و عصبپژوهی استعاره. گامی است مقدماتی در راهی تقریباناپیموده در زمینه روانشناسی زبان و علوم شناختی. هدف اصلی در نگارش این کتاب، کمک به ایجاد زمینههایی برای پژوهش، فرضیهآفرینی و مدلسازی است. امید است دانشجویان و دانشپژوهان در مراکز مختلف علمی کشور، این عرصه را هرچه بیشتر مورد توجه و کاوش قرار دهند و با اتخاذ رویکردی میانرشتهای، یافتههای جدیدی نصیب روانشناسی و عصبپژوهی زبان بنمایند.
کتاب حاضر در دو بخش، تنظیم شده است: تبیین روانشناختی استعاره و نقش استعاره. در بخش اول با اشاره به تحقیقات جدید، سازوکار استعاره تا حدی بازنمایی شده است و نمونههای فراوانی از استعارهها در گفتار روزمره و در ادبیات و شعر، ارایه شده است. در بخش دوم، به نقش استعاره در تفکر علمی و در طراحی نظریه و مدلها پرداخته شده است. و در پایان، تحلیلی از شعر دورانساز فردوسی ـ توانا بود هر که دانا بود ـ بهعمل آمده است.
این کتاب در یک بخش کلی با عنوان «تبیین روانشناختی استعاره» تدوین شدهاست. نویسنده، در ابتدا به تعریف استعاره پرداخته و سپس شکل استعاره در مناسبات کلامی را برای خوانندگان توضیح دادهاست.
وی در ادامه، واحد ساختمانی استعاره را کلمه تلقی کرده و استعاره را یک ابزار و قالب روانشناسی زبان نامیدهاست که سازوکار اصلی آن را چند معنایی بودن هر کلمه تشکیل میدهد.
این کتاب، همچنین به خوانندگان میآموزد که استعاره را یک ضرورت اجتماعی پدید آورده و استعاره نمیتواند در یک فرد تنها شکل بگیرد، بلکه ماهیت آن جمعی و اشتراکی است و پس از آنکه بنا به ضرورتی در جامعه شکل گرفت، اغلب بر اثر نیاز گوینده به این نوع ضابطهمندی بر زبان آورده میشود.
بخشی از این کتاب، به موضوع و نقش حافظه در استعاره روانشناختی پرداخته و یادآوری میکند که استعاره در خلا، رمزگردانی و رمزگشایی نمیشود. نویسنده در این بخش به خوانندگان میآموزد که آنچه توجه روانشناسان را به خود جلب میکند، این است که اطلاعات چگونه وارد حافظه میشود.
کتاب استعاره و شناخت نوشته دکترحبیب الله قاسم زاده، توسط انتشارات ارجمند به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل روانشناسی, روانشناسی دانشگاهی, روانشناسی شناختی, برای دنشجویان رشته روانشناسی میباشد.
کتاب استعاره و شناخت، حاصل تلاشی است برای رهیابی به ساختار روانشناختی و سازوکارهای شناختی و عصبپژوهی استعاره. گامی است مقدماتی در راهی تقریباناپیموده در زمینه روانشناسی زبان و علوم شناختی. هدف اصلی در نگارش این کتاب، کمک به ایجاد زمینههایی برای پژوهش، فرضیهآفرینی و مدلسازی است. امید است دانشجویان و دانشپژوهان در مراکز مختلف علمی کشور، این عرصه را هرچه بیشتر مورد توجه و کاوش قرار دهند و با اتخاذ رویکردی میانرشتهای، یافتههای جدیدی نصیب روانشناسی و عصبپژوهی زبان بنمایند.
کتاب حاضر در دو بخش، تنظیم شده است: تبیین روانشناختی استعاره و نقش استعاره. در بخش اول با اشاره به تحقیقات جدید، سازوکار استعاره تا حدی بازنمایی شده است و نمونههای فراوانی از استعارهها در گفتار روزمره و در ادبیات و شعر، ارایه شده است. در بخش دوم، به نقش استعاره در تفکر علمی و در طراحی نظریه و مدلها پرداخته شده است. و در پایان، تحلیلی از شعر دورانساز فردوسی ـ توانا بود هر که دانا بود ـ بهعمل آمده است.
این کتاب در یک بخش کلی با عنوان «تبیین روانشناختی استعاره» تدوین شدهاست. نویسنده، در ابتدا به تعریف استعاره پرداخته و سپس شکل استعاره در مناسبات کلامی را برای خوانندگان توضیح دادهاست.
وی در ادامه، واحد ساختمانی استعاره را کلمه تلقی کرده و استعاره را یک ابزار و قالب روانشناسی زبان نامیدهاست که سازوکار اصلی آن را چند معنایی بودن هر کلمه تشکیل میدهد.
این کتاب، همچنین به خوانندگان میآموزد که استعاره را یک ضرورت اجتماعی پدید آورده و استعاره نمیتواند در یک فرد تنها شکل بگیرد، بلکه ماهیت آن جمعی و اشتراکی است و پس از آنکه بنا به ضرورتی در جامعه شکل گرفت، اغلب بر اثر نیاز گوینده به این نوع ضابطهمندی بر زبان آورده میشود.
بخشی از این کتاب، به موضوع و نقش حافظه در استعاره روانشناختی پرداخته و یادآوری میکند که استعاره در خلا، رمزگردانی و رمزگشایی نمیشود. نویسنده در این بخش به خوانندگان میآموزد که آنچه توجه روانشناسان را به خود جلب میکند، این است که اطلاعات چگونه وارد حافظه میشود.