کتاب آهسته آهسته برایم بخوان نوشته مریم منوچهری, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی, داستان ایرانی می باشد.
برایش زیرلب خواند «غَنّیلی... شُوِی شُوِی... آهسته آهسته برایم بخوان.» ترانۀ موردعلاقهاش بود و بازوهایش را شبیه گهوارهای حصیری که از نم شرجی هوا خیس شده، به راست و چپ تکان داد. برکت شروع کرد به گریه کردن. نه گریۀ اعتراض یا گرسنگی یا چیزی که خوب نباشد. گریۀ آهسته آهسته خواندن بود. مرغوب آرام زیر گوش ادهم گفت: «آهسته آهسته برایم بخوان.» بچه گریه کرد. طوری که انگار از دور صدای نجوای آرام و بیخیال دریا بیاید. همان وقت بود که فکر کرد جای هر بچه یک نخل میکارم. زنها بچههایشان را بزرگ کنند، من نخلهایم را.
کتاب آهسته آهسته برایم بخوان نوشته مریم منوچهری, توسط انتشارات ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات فارسی, رمان ایرانی, ادبیات داستانی, داستان ایرانی می باشد.
برایش زیرلب خواند «غَنّیلی... شُوِی شُوِی... آهسته آهسته برایم بخوان.» ترانۀ موردعلاقهاش بود و بازوهایش را شبیه گهوارهای حصیری که از نم شرجی هوا خیس شده، به راست و چپ تکان داد. برکت شروع کرد به گریه کردن. نه گریۀ اعتراض یا گرسنگی یا چیزی که خوب نباشد. گریۀ آهسته آهسته خواندن بود. مرغوب آرام زیر گوش ادهم گفت: «آهسته آهسته برایم بخوان.» بچه گریه کرد. طوری که انگار از دور صدای نجوای آرام و بیخیال دریا بیاید. همان وقت بود که فکر کرد جای هر بچه یک نخل میکارم. زنها بچههایشان را بزرگ کنند، من نخلهایم را.