کتاب مغز موسیقایی در خدمت بدن اجتماعی نوشته عبدالرحمن نجل رحیم توسط انتشارات چرخ، چشمه با موضوع موسیقی، جنبه های روانشناسی عمومی به چاپ رسیده است.
مغز موسیقایی در خدمت بدن اجتماعی حاصل تلاشی است برای پل زدن میان شکاف ذهن ،بدن و فاصله گرفتن از دوگانه باوری رایج دکارتی آن هم به کمک موسیقی میدانیم که منشأ تکاملی موسیقی در روند تکامل موجودات به ویژه ،انسان یکی از چالش های علمی بینارشته ای است نقش عناصر موسیقایی در تکوین زیست شناختی
فرهنگی در شرایط رابطه ی جنین - مادر و نوزاد مادر و نیز در درک کارکردهای اولیه ی دستگاه شناختی و چگونگی تکوین رشد اولیه فرهنگ انسانی بسیار مهم است پویایی موسیقایی خبر از انعطاف پذیری مغز و بدن ما میدهد و رشد و تحول سوژه ی انسانی ما در زیست جهان را ممکن میکند و بدین طریق میتواند به جهان ما معنا بخشد.
موسیقی در هر نوع و سطح خود جهانی وسیع تر را در مقابل ما می گستراند و رشد میدهد به همین دلیل موسیقی تمامی شباهت ها و تفاوت های زیستی ما را در طول زندگی اجتماعی و فرهنگی نمایندگی میکند و باعث میشود این همه تنوع در ذوق و سلیقه ی موسیقایی ما انسان های کره ی زمین دیده شود. موسیقی از مرزهای جغرافیایی و تاریخی عبور میکند و قدرت تعامل و پذیرش و فهم فرهنگ های مختلف را افزایش میدهد و شباهت ها و مشترکات میان آدمیان را تقویت میکند بنابراین هر شکلی از موسیقی را باید پاس داشت چون موسیقی اساس زیست جهان متنوع ماست.
کتاب مغز موسیقایی در خدمت بدن اجتماعی نوشته عبدالرحمن نجل رحیم توسط انتشارات چرخ، چشمه با موضوع موسیقی، جنبه های روانشناسی عمومی به چاپ رسیده است.
مغز موسیقایی در خدمت بدن اجتماعی حاصل تلاشی است برای پل زدن میان شکاف ذهن ،بدن و فاصله گرفتن از دوگانه باوری رایج دکارتی آن هم به کمک موسیقی میدانیم که منشأ تکاملی موسیقی در روند تکامل موجودات به ویژه ،انسان یکی از چالش های علمی بینارشته ای است نقش عناصر موسیقایی در تکوین زیست شناختی
فرهنگی در شرایط رابطه ی جنین - مادر و نوزاد مادر و نیز در درک کارکردهای اولیه ی دستگاه شناختی و چگونگی تکوین رشد اولیه فرهنگ انسانی بسیار مهم است پویایی موسیقایی خبر از انعطاف پذیری مغز و بدن ما میدهد و رشد و تحول سوژه ی انسانی ما در زیست جهان را ممکن میکند و بدین طریق میتواند به جهان ما معنا بخشد.
موسیقی در هر نوع و سطح خود جهانی وسیع تر را در مقابل ما می گستراند و رشد میدهد به همین دلیل موسیقی تمامی شباهت ها و تفاوت های زیستی ما را در طول زندگی اجتماعی و فرهنگی نمایندگی میکند و باعث میشود این همه تنوع در ذوق و سلیقه ی موسیقایی ما انسان های کره ی زمین دیده شود. موسیقی از مرزهای جغرافیایی و تاریخی عبور میکند و قدرت تعامل و پذیرش و فهم فرهنگ های مختلف را افزایش میدهد و شباهت ها و مشترکات میان آدمیان را تقویت میکند بنابراین هر شکلی از موسیقی را باید پاس داشت چون موسیقی اساس زیست جهان متنوع ماست.