کتاب انسان در جستجوی معنا معنادرمانی نوشته ویکتور فرانکل با ترجمه ریحانه منظوری توسط انتشارات ندای معاصر با موضوع روانشناسی، معنادرمانی، زندگی بشر به چاپ رسیده است.
باید گفت که این داستان دربارهی وحشتی بزرگ و هولناک است که تاکنون به قدر کافی دربارهاش صحبت نشده (هر چند که عدهی کمی باورش کردهاند). بلکه در خصوص انبوهی از شکنجههای کوچک است. به عبارت دیگر، فرانکل میخواهد به این سؤال پاسخ دهد: بازتاب زندگی روزمره در یک اردوگاه کار اجباری، در ذهن یک زندانی عادی به چه صورت است؟
ویکتور فرانکل که در طول سه سال، به دلیل یهودی بودن در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی، اسیر و زندانی بود، به بررسی اهمیت جستجوی مفهوم زندگی در شرایط مختلف پرداخته است. وی به عنوان یک روانشناس اگزیستانسیالیست، اهمیت معنای زندگی را در پرتنشترین شرایط ممکن بررسی میکند. همچنین او در این کتاب دیدگاه جدیدش را در روانشناسی (لوگوتراپی یا معنا درمانی) بیان میکند.
فرانکل بنیانگذار لوگوتراپی، روانشناس و عصبشناس اتریشی، دارای مدرک دکترای اعصاب و روان از دانشگاه وین و نیز دارای دکترای افتخاری از 120 کشور دنیا است. وی در جنگ جهانی دوم همسر باردارش، والدین و برادرش را از دست داد و در چهار اردوگاه مختلف منجمله آشویتس اسیر بوده است.
ویکتور فرانکل بر مبنای تجربههای شخصی و بیماران فراوان خود، عقیده دارد که شما نمیتوانید از رنج و عذاب دوری کنید اما میتوانید طرز برخورد با آن را خودتان انتخاب کنید. او، در زمان ورود خود به اردوگاه کار اجباری آلمان در جنگ جهانی دوم در جیب لباس یک زندانی کشته شده کاغذی پیدا کرد که روی آن نوشته شده بود: «خدایت را با تمام قلبت، با تمام روحت و با تمام قدرتت دوست بدار». لباسی که مجبور شد از آن استفاده کند. تفسیر ویکتور فرانکل از آن جمله این بود که پاسخ مثبت به زندگی، علیرغم هر چه با آن روبهرو میشویم، خواه رنج و خواه مرگ، یک فرمان است. چرا که در ناپیمودنیترین راهها و در ناامید کنندهترین لحظات و وضعیتهاست که میتوان بزرگترین معنا را پیدا کرد. او مفهوم حضور خود را در آن جهنم و اردوگاه عذابآور دریافت و بخاطر آن تمام بیماری، خستگی، گرسنگی، تشنگی، فشار روانی و شکنجههای بدنی و... را تحمل کرد.
کتاب انسان در جستجوی معنا معنادرمانی نوشته ویکتور فرانکل با ترجمه ریحانه منظوری توسط انتشارات ندای معاصر با موضوع روانشناسی، معنادرمانی، زندگی بشر به چاپ رسیده است.
باید گفت که این داستان دربارهی وحشتی بزرگ و هولناک است که تاکنون به قدر کافی دربارهاش صحبت نشده (هر چند که عدهی کمی باورش کردهاند). بلکه در خصوص انبوهی از شکنجههای کوچک است. به عبارت دیگر، فرانکل میخواهد به این سؤال پاسخ دهد: بازتاب زندگی روزمره در یک اردوگاه کار اجباری، در ذهن یک زندانی عادی به چه صورت است؟
ویکتور فرانکل که در طول سه سال، به دلیل یهودی بودن در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی، اسیر و زندانی بود، به بررسی اهمیت جستجوی مفهوم زندگی در شرایط مختلف پرداخته است. وی به عنوان یک روانشناس اگزیستانسیالیست، اهمیت معنای زندگی را در پرتنشترین شرایط ممکن بررسی میکند. همچنین او در این کتاب دیدگاه جدیدش را در روانشناسی (لوگوتراپی یا معنا درمانی) بیان میکند.
فرانکل بنیانگذار لوگوتراپی، روانشناس و عصبشناس اتریشی، دارای مدرک دکترای اعصاب و روان از دانشگاه وین و نیز دارای دکترای افتخاری از 120 کشور دنیا است. وی در جنگ جهانی دوم همسر باردارش، والدین و برادرش را از دست داد و در چهار اردوگاه مختلف منجمله آشویتس اسیر بوده است.
ویکتور فرانکل بر مبنای تجربههای شخصی و بیماران فراوان خود، عقیده دارد که شما نمیتوانید از رنج و عذاب دوری کنید اما میتوانید طرز برخورد با آن را خودتان انتخاب کنید. او، در زمان ورود خود به اردوگاه کار اجباری آلمان در جنگ جهانی دوم در جیب لباس یک زندانی کشته شده کاغذی پیدا کرد که روی آن نوشته شده بود: «خدایت را با تمام قلبت، با تمام روحت و با تمام قدرتت دوست بدار». لباسی که مجبور شد از آن استفاده کند. تفسیر ویکتور فرانکل از آن جمله این بود که پاسخ مثبت به زندگی، علیرغم هر چه با آن روبهرو میشویم، خواه رنج و خواه مرگ، یک فرمان است. چرا که در ناپیمودنیترین راهها و در ناامید کنندهترین لحظات و وضعیتهاست که میتوان بزرگترین معنا را پیدا کرد. او مفهوم حضور خود را در آن جهنم و اردوگاه عذابآور دریافت و بخاطر آن تمام بیماری، خستگی، گرسنگی، تشنگی، فشار روانی و شکنجههای بدنی و... را تحمل کرد.