کتاب ژوزه مورینیو رهبرى به سبک آقاى خاص نوشته رابرت بیزلى با ترجمه امیرحسین فاضلى مقدم، توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تربیت بدنی و ورزش, رمان ملل, ادبیات داستانی, زندگینامه و خاطره
اولین تصویری که از ژوزه به ذهنم میآید، به عصر روز سهشنبه 9 مارچ 2004 بازمیگردد. مطمئن هستم که برای بسیاری از هواداران فوتبال نیز همینطور است. مشخصاً در آن زمان، هر هوادار فوتبالی در انگلیس درباره او صحبت میکرد: مردی با پالتویی تیرهرنگ که دیوانهوار در لبهی خط طولی الدترافورد میدوید تا گل تساوی را با بازیکنانش جشن بگیرد. . . . ژوزه به فوتبال علاقه داشت و میخواست فوتبالیست شود، اما بعد از سه دوره کوتاه در تیمهای کوچک پرتغال و یک دوره دوساله در یک تیم غیرحرفهای، پذیرفت که به عنوان بازیکن در فوتبال به جایی نخواهد رسید.
او در سن 24 سالگی فوتبال را کنار گذاشت، به این امید که بتواند آینده درخشانی در مربیگری رقم بزند. مادرش میخواست ژوزه در رشته بازرگانی درس بخواند و او را در یک مؤسسه تحصیلی ثبتنام کرد، اما ژوزه جوان میخواست روی ورزش تمرکز کند، او از رفتن به آن موسسه خودداری کرد و در عوض به دانشگاه لیسبون رفت تا در رشته علوم ورزشی تحصیل کند، ژوزه درنهایت با نمراتی خوب فارغالتحصیل شد.
ژوزه در بهترین دانشگاه علوم ورزشی شهر لیسبون تحت نظر پروفسور مانوئل سرجیو، چیزهای زیادی فراگرفت. او کسی بود که اعتقاد داشت یک مربی فوتبال نباید فقط دانشش مختص به مسائل فوتبالی باشد، مربی باید یک روانشناس باشد، کسی که با صحبتهایش دیگران را تهییج کند و دانشی شگرف در خود داشته باشد. در سال 1987، بعد از آن که مورینیو تحصیلش را به پایان رساند، در مدارس بسیاری به عنوان مربی تربیتبدنی فعالیت کرد، او اکثراً در مدارسی کار میکرد که کودکان معلول حضور داشتند تا به آنها کمک کند. ژوزه به عنوان یک جوان علاقه زیادی به مربیگری داشت، وقتی پدرش سرمربی شد، نهتنها تمرینات تیم پدرش را مشاهده میکرد بلکه سعی میکرد تا در مورد رقبا هم اطلاعاتی را کسب کند و راهی را بیابد تا بازی حریف را مختل کنند.
مورینیوی جوان از همان زمان درسهای ارزشمندی را از مربیگری فراگرفت. 21 ساله بود که مشاهده کرد پدرش در روز کریسمس از شغلش اخراج شد. پدرش توانسته بود ریو آوه را به لیگ بالاتر بیاورد و آنها را به فینال جام حذفی رسانده بود، اما درنهایت کنار گذاشته شد. مهم نیست در گذشته چه دستاوردهایی اتفاقی افتاده، تنها چند نتیجه بد به معنای پایان کار خواهد بود.
کتاب ژوزه مورینیو رهبرى به سبک آقاى خاص نوشته رابرت بیزلى با ترجمه امیرحسین فاضلى مقدم، توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تربیت بدنی و ورزش, رمان ملل, ادبیات داستانی, زندگینامه و خاطره
اولین تصویری که از ژوزه به ذهنم میآید، به عصر روز سهشنبه 9 مارچ 2004 بازمیگردد. مطمئن هستم که برای بسیاری از هواداران فوتبال نیز همینطور است. مشخصاً در آن زمان، هر هوادار فوتبالی در انگلیس درباره او صحبت میکرد: مردی با پالتویی تیرهرنگ که دیوانهوار در لبهی خط طولی الدترافورد میدوید تا گل تساوی را با بازیکنانش جشن بگیرد. . . . ژوزه به فوتبال علاقه داشت و میخواست فوتبالیست شود، اما بعد از سه دوره کوتاه در تیمهای کوچک پرتغال و یک دوره دوساله در یک تیم غیرحرفهای، پذیرفت که به عنوان بازیکن در فوتبال به جایی نخواهد رسید.
او در سن 24 سالگی فوتبال را کنار گذاشت، به این امید که بتواند آینده درخشانی در مربیگری رقم بزند. مادرش میخواست ژوزه در رشته بازرگانی درس بخواند و او را در یک مؤسسه تحصیلی ثبتنام کرد، اما ژوزه جوان میخواست روی ورزش تمرکز کند، او از رفتن به آن موسسه خودداری کرد و در عوض به دانشگاه لیسبون رفت تا در رشته علوم ورزشی تحصیل کند، ژوزه درنهایت با نمراتی خوب فارغالتحصیل شد.
ژوزه در بهترین دانشگاه علوم ورزشی شهر لیسبون تحت نظر پروفسور مانوئل سرجیو، چیزهای زیادی فراگرفت. او کسی بود که اعتقاد داشت یک مربی فوتبال نباید فقط دانشش مختص به مسائل فوتبالی باشد، مربی باید یک روانشناس باشد، کسی که با صحبتهایش دیگران را تهییج کند و دانشی شگرف در خود داشته باشد. در سال 1987، بعد از آن که مورینیو تحصیلش را به پایان رساند، در مدارس بسیاری به عنوان مربی تربیتبدنی فعالیت کرد، او اکثراً در مدارسی کار میکرد که کودکان معلول حضور داشتند تا به آنها کمک کند. ژوزه به عنوان یک جوان علاقه زیادی به مربیگری داشت، وقتی پدرش سرمربی شد، نهتنها تمرینات تیم پدرش را مشاهده میکرد بلکه سعی میکرد تا در مورد رقبا هم اطلاعاتی را کسب کند و راهی را بیابد تا بازی حریف را مختل کنند.
مورینیوی جوان از همان زمان درسهای ارزشمندی را از مربیگری فراگرفت. 21 ساله بود که مشاهده کرد پدرش در روز کریسمس از شغلش اخراج شد. پدرش توانسته بود ریو آوه را به لیگ بالاتر بیاورد و آنها را به فینال جام حذفی رسانده بود، اما درنهایت کنار گذاشته شد. مهم نیست در گذشته چه دستاوردهایی اتفاقی افتاده، تنها چند نتیجه بد به معنای پایان کار خواهد بود.