کتاب هنر داستان نویسی گزیده ای از گفت و گو با نویسندگان در پاریس ریویو با ترجمه حسن کامشاد، توسط نشرنی با موضوع ادبیات, ادبیات ایران, نقد ادبی, رمان نویسی به چاپ رسیده است.
هنگامی که کتاب یا داستانی در دست نوشتن دارم هر روز بامداد هرچه زودتر پس از روشن شدن هوا شروع به کار میکنم. آن موقع کسی مزاحم نیست و هوا خنک یا سرد است و همینطور که مینویسم گرم میشوم. آنچه را قبلاً نوشتهام میخوانم و چون همیشه جایی قلم زمین میگذارم که میدانم بعدش چه میشود، از همانجا ادامه میدهم. مینویسم تا بهجایی میرسم که هنوز رمقی باقی مانده است و میدانم سپس چه اتفاق میافتد. پس میایستم و به زندگی میپردازم تا روز بعد که دوباره به سراغش میروم. برای مثال، اگر شش صبح دست به کار شدهام، ممکن است تا نیمروز ادامه دهم، یا پیش از نیمروز از نوشتن باز ایستم. وقتی دست از کار میکشم بیاندازه تهی، و درعینحال بیاندازه پر و سرشارم، مانند هنگامی که به دلبر خود عشق میورزید. اکنون هیچ چیز نمیتواند بیازارد، هیچ چیز نمیتواند رخ دهد، هیچ چیز مفهومی ندارد تا روز بعد که دوباره دست به کار شوم. انتظار تا روز بعد دشوار است...
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب هنر داستان نویسی را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب هنر داستان نویسی گزیده ای از گفت و گو با نویسندگان در پاریس ریویو با ترجمه حسن کامشاد، توسط نشرنی با موضوع ادبیات, ادبیات ایران, نقد ادبی, رمان نویسی به چاپ رسیده است.
هنگامی که کتاب یا داستانی در دست نوشتن دارم هر روز بامداد هرچه زودتر پس از روشن شدن هوا شروع به کار میکنم. آن موقع کسی مزاحم نیست و هوا خنک یا سرد است و همینطور که مینویسم گرم میشوم. آنچه را قبلاً نوشتهام میخوانم و چون همیشه جایی قلم زمین میگذارم که میدانم بعدش چه میشود، از همانجا ادامه میدهم. مینویسم تا بهجایی میرسم که هنوز رمقی باقی مانده است و میدانم سپس چه اتفاق میافتد. پس میایستم و به زندگی میپردازم تا روز بعد که دوباره به سراغش میروم. برای مثال، اگر شش صبح دست به کار شدهام، ممکن است تا نیمروز ادامه دهم، یا پیش از نیمروز از نوشتن باز ایستم. وقتی دست از کار میکشم بیاندازه تهی، و درعینحال بیاندازه پر و سرشارم، مانند هنگامی که به دلبر خود عشق میورزید. اکنون هیچ چیز نمیتواند بیازارد، هیچ چیز نمیتواند رخ دهد، هیچ چیز مفهومی ندارد تا روز بعد که دوباره دست به کار شوم. انتظار تا روز بعد دشوار است...