رمان مجموعه پندراگن کتاب هفتم بازهای کوییلن نوشته دی. جی. مک هیل با ترجمه ویدا اسلامیه, توسط انتشارات کتاب سرای تندیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, داستان کودک و نوجوان, داستان خارجی
بخشی از رمان مجموعه پندراگن کتاب هفتم بازهای کوییلن
کوییلن قلمرویی است در آستانهی نابودی. مردمِ کوییلن هیچ تسلطی بر زندگیشان ندارند و باید هر روز با تمام قوا تلاش کنند و جان بکنند تا زنده بمانند. تنها چارهی آنها برای داشتن زندگی بهتر آن است که در بازیهای کوییلن شرکت کنند. بازیهای کوییلن آمیزهای است از ورزش و مبارزه، و برگزارکنندههایش دو بازیگردانِ عجیب هستند به نامهای ویگو و لابرژ. این دو نفر برای سرگرمی و تفریح و البته کسب پول، مردم کوییلن را مجبور میکنند وارد مسابقاتشان شوند؛ مسابقاتی که هم در آنها نبردهای تن به تن هست و هم کارهایی چنان دشوار که به نظر غیرممکن میرسند و هم رقابت با دستگاههایی بسیار باهوش و مرگبار. پیروزی در این بازیها یعنی داشتنِ زندگیِ شاهانه. باختن یعنی مرگ.
بابی پندراگن بر روی قلمروی کوییلن در چنین وضعیتِ خطرناک و مرگباری گیر افتاده. به سرعت میفهمد تنها راهِ نجاتِ قلمرو کوییلن این است که ویگو و لابرژ را در بازیهای خودشان شکست بدهد و کاخِ ترسناکِ پر از بازیشان را ویران کند. اما بابی ممکن است چیزهای بیشتری در این بین از دست بدهد. اگر ببازد، قطعاً میمیرد. اگر ببرد، جایزهی پیروزیاش آن است که حقیقت را دربارهی مسافرها میفهمد.
رمان مجموعه پندراگن کتاب هفتم بازهای کوییلن نوشته دی. جی. مک هیل با ترجمه ویدا اسلامیه, توسط انتشارات کتاب سرای تندیس به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, داستان کودک و نوجوان, داستان خارجی
بخشی از رمان مجموعه پندراگن کتاب هفتم بازهای کوییلن
کوییلن قلمرویی است در آستانهی نابودی. مردمِ کوییلن هیچ تسلطی بر زندگیشان ندارند و باید هر روز با تمام قوا تلاش کنند و جان بکنند تا زنده بمانند. تنها چارهی آنها برای داشتن زندگی بهتر آن است که در بازیهای کوییلن شرکت کنند. بازیهای کوییلن آمیزهای است از ورزش و مبارزه، و برگزارکنندههایش دو بازیگردانِ عجیب هستند به نامهای ویگو و لابرژ. این دو نفر برای سرگرمی و تفریح و البته کسب پول، مردم کوییلن را مجبور میکنند وارد مسابقاتشان شوند؛ مسابقاتی که هم در آنها نبردهای تن به تن هست و هم کارهایی چنان دشوار که به نظر غیرممکن میرسند و هم رقابت با دستگاههایی بسیار باهوش و مرگبار. پیروزی در این بازیها یعنی داشتنِ زندگیِ شاهانه. باختن یعنی مرگ.
بابی پندراگن بر روی قلمروی کوییلن در چنین وضعیتِ خطرناک و مرگباری گیر افتاده. به سرعت میفهمد تنها راهِ نجاتِ قلمرو کوییلن این است که ویگو و لابرژ را در بازیهای خودشان شکست بدهد و کاخِ ترسناکِ پر از بازیشان را ویران کند. اما بابی ممکن است چیزهای بیشتری در این بین از دست بدهد. اگر ببازد، قطعاً میمیرد. اگر ببرد، جایزهی پیروزیاش آن است که حقیقت را دربارهی مسافرها میفهمد.