کتاب مثلث رهبری در سازمان نوشته دیل ایی زند با ترجمه سیدمهدی الحسینی المدرسی, سیدمحمدناصر رضوی حیدری, حسین عسگری پورگلویک، توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مدیریت, مدیریت و راهبری, رهبران اثربخش, مفاهیم تولید و توزیع دانش
در منابع مختلف، رهبری را توانایی نفوذ کردن در دلها تعریف کردهاند و تأکید شده است که رهبران اثربخش قدرت خودشان را نه به واسطهی مقام و قدرت قانونی بلکه، به خاطر عشق و علاقهی زیردستان به ایشان میگیرند. کتاب مثلث رهبری با ارائهی مدلی کاربردی و با عنایت به معرفی سه شاخصهی مهم "دانش( "که من دوست دارم بیشتر از واژهی سواد استفاده کنیم)، "اعتماد"، و "قدرت"، به زیبایی نحوهی پیادهسازی و جامعیت نگری در اجرا بین آنها را نشان داده است و با ارائهی موارد واقعی از بنگاههای اقتصادی، در عملیاتی کردن مفاهیم اقدام کرده است. در کتاب بخوبی رهبران سنتی که بیشتر به قدرت قانونی تکیه دارند و همانند ناظم مدرسه در پیادهسازی خشک قوانین تأکید دارند، در مقایسه با رهبران اثربخش قرار میگیرند که به سه بند پردازش علم (دانش)، اعتمادسازی، و استفادهی کلیدی از قدرت با تعامل بین آنها میپردازند.
لازم به ذکر است هر چقدر سطح دانایی کارکنان افزایش مییابد و رهبران نیاز دارند که فرهیختگان را مدیریت و راهبری کنند، حرکت از سمت اقداماتی چون سنجش، نظم و کنترل که بیشتر در سطح کارخانجات و گروههای عزیز کارگری کاربرد دارد، به سمت مفاهیم تولید و توزیع دانش، اعتماد متقابل و قدرت درست ضروری میشود.
کتاب مثلث رهبری در سازمان نوشته دیل ایی زند با ترجمه سیدمهدی الحسینی المدرسی, سیدمحمدناصر رضوی حیدری, حسین عسگری پورگلویک، توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مدیریت, مدیریت و راهبری, رهبران اثربخش, مفاهیم تولید و توزیع دانش
در منابع مختلف، رهبری را توانایی نفوذ کردن در دلها تعریف کردهاند و تأکید شده است که رهبران اثربخش قدرت خودشان را نه به واسطهی مقام و قدرت قانونی بلکه، به خاطر عشق و علاقهی زیردستان به ایشان میگیرند. کتاب مثلث رهبری با ارائهی مدلی کاربردی و با عنایت به معرفی سه شاخصهی مهم "دانش( "که من دوست دارم بیشتر از واژهی سواد استفاده کنیم)، "اعتماد"، و "قدرت"، به زیبایی نحوهی پیادهسازی و جامعیت نگری در اجرا بین آنها را نشان داده است و با ارائهی موارد واقعی از بنگاههای اقتصادی، در عملیاتی کردن مفاهیم اقدام کرده است. در کتاب بخوبی رهبران سنتی که بیشتر به قدرت قانونی تکیه دارند و همانند ناظم مدرسه در پیادهسازی خشک قوانین تأکید دارند، در مقایسه با رهبران اثربخش قرار میگیرند که به سه بند پردازش علم (دانش)، اعتمادسازی، و استفادهی کلیدی از قدرت با تعامل بین آنها میپردازند.
لازم به ذکر است هر چقدر سطح دانایی کارکنان افزایش مییابد و رهبران نیاز دارند که فرهیختگان را مدیریت و راهبری کنند، حرکت از سمت اقداماتی چون سنجش، نظم و کنترل که بیشتر در سطح کارخانجات و گروههای عزیز کارگری کاربرد دارد، به سمت مفاهیم تولید و توزیع دانش، اعتماد متقابل و قدرت درست ضروری میشود.