کتاب عصر نهایت تاریخ 1914-1991 نوشته اریک هابسبام با ترجمه حسن مرتضوی, توسط انتشارات آگاه (آگه) به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تاریخ, عصر فاجعه, عصر طلایی, جهان سرمایه دارى لیبرالِ
هابسبام از مارکسیستهاى صاحبنام این عصر است و خوانندگانْ آثارش را با علمِ به این مسئله مىخوانند. نوشتههاى او ویژگىهایى دارد که آنها را شاید بیش از دیگران قابل تعمق مىکند. او از ابتدا موضع و جهانبینى خود را روشن مىکند و مىگوید که دیدگاهش چیست. او به مبارزات طبقاتى (درونملتى)، به نحوهى کمرنگ شدن آنها تحتتسلط دیدگاهها و فشارهاى ناسیونالیستى، و به ضرورتهاى درونى دنیاى سرمایهدارى و عمل واقعى اقتصادى و سیاسى جهانى و حوادث و جنگهاى جهانى توجه دارد، اما آنها را معلول خواست این یا آن سیاستمدار و یا تصادفات بىدلیل نمىانگارد.
او پس از شرح وقایع و رخدادها، برداشت شخصى خود را نیز اعلام مىکند. و این نکته اى است که آثار هابسبام را برجسته و قابل اعتماد مىکند، و موجب مىشود هیچ صاحبنظرى نتواند از اثر او بگذرد و یا آن را نادیده بگیرد. عصر نهایتها در واقع ادامهى سهگانىِ مشهور نویسنده، قرن نوزدهم دیرپا، است. هابسبام در این کتاب، قرن بیستم را به سه مرحله یا حالت تاریخىِ کاملاً مشخص تقسیم مىکند: در دوران آشوب اولیه ("عصر فاجعه"، 1914 ـ 1945)، جهان سرمایه دارى لیبرالِ قرن نوزدهم به ورطه جنگ جهانى و بحران عمومى سقوط کرد. پس از آن، دوران میانى ("عصر طلایى"، 1945 ـ 1973) سر رسید که در آن سرمایه دارى تجدید سازمان یافته واردِ مرحلهى گسترش بىسابقه شد. و سرانجام، این عصرِ طلایى به دوران سومى منتهى شد ("دوران فروریزش"، 1973 ـ 1991) که مشخصهى آن از دست دادن مجدد کنترل و سقوط نسبى بود.
کتاب عصر نهایت تاریخ 1914-1991 نوشته اریک هابسبام با ترجمه حسن مرتضوی, توسط انتشارات آگاه (آگه) به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تاریخ, عصر فاجعه, عصر طلایی, جهان سرمایه دارى لیبرالِ
هابسبام از مارکسیستهاى صاحبنام این عصر است و خوانندگانْ آثارش را با علمِ به این مسئله مىخوانند. نوشتههاى او ویژگىهایى دارد که آنها را شاید بیش از دیگران قابل تعمق مىکند. او از ابتدا موضع و جهانبینى خود را روشن مىکند و مىگوید که دیدگاهش چیست. او به مبارزات طبقاتى (درونملتى)، به نحوهى کمرنگ شدن آنها تحتتسلط دیدگاهها و فشارهاى ناسیونالیستى، و به ضرورتهاى درونى دنیاى سرمایهدارى و عمل واقعى اقتصادى و سیاسى جهانى و حوادث و جنگهاى جهانى توجه دارد، اما آنها را معلول خواست این یا آن سیاستمدار و یا تصادفات بىدلیل نمىانگارد.
او پس از شرح وقایع و رخدادها، برداشت شخصى خود را نیز اعلام مىکند. و این نکته اى است که آثار هابسبام را برجسته و قابل اعتماد مىکند، و موجب مىشود هیچ صاحبنظرى نتواند از اثر او بگذرد و یا آن را نادیده بگیرد. عصر نهایتها در واقع ادامهى سهگانىِ مشهور نویسنده، قرن نوزدهم دیرپا، است. هابسبام در این کتاب، قرن بیستم را به سه مرحله یا حالت تاریخىِ کاملاً مشخص تقسیم مىکند: در دوران آشوب اولیه ("عصر فاجعه"، 1914 ـ 1945)، جهان سرمایه دارى لیبرالِ قرن نوزدهم به ورطه جنگ جهانى و بحران عمومى سقوط کرد. پس از آن، دوران میانى ("عصر طلایى"، 1945 ـ 1973) سر رسید که در آن سرمایه دارى تجدید سازمان یافته واردِ مرحلهى گسترش بىسابقه شد. و سرانجام، این عصرِ طلایى به دوران سومى منتهى شد ("دوران فروریزش"، 1973 ـ 1991) که مشخصهى آن از دست دادن مجدد کنترل و سقوط نسبى بود.