کتاب رویارویی کاپیتالیزم و سوسیالیزم نوشته جان استوارت میل با ترجمه حسین فلاحی ویراستار فرهاد نوع پرست, توسط انتشارات آماره با موضوع اقتصاد, نقائص و نارساییهای دو نظام سوسیالیسم و سرمایهداری به چاپ رسیده است.
جان استوارت میل، متولد 20 مه 1806.م در لندن، از متفکرین برجسته سدهی نوزدهم به شمار میآید. وی را از اندیشمندان سرآمد دوران مدرن دانستهاند. دوران حیات استوارت میل مقارن با آغاز دوران انقلاب صنعتی بوده، دورهای که با دگرگونسازی ساختار اجتماعی ـ اقتصادی انگلستان، موجبات دگرگونی و تغییر نظام فکری ـ فلسفی آن کشور را نیز فراهم ساخت.
اثری که پیش روی داریم، جان استوارت میل کوشیده است که با قرار گرفتن در جایگاهی بیطرف و توأم ساختن استدلالهای خود از منظر قضاوتگرانه نقائص و نارساییهای دو نظام سوسیالیسم و سرمایهداری را مورد بررسی قرار دهد. از همین روی است که وی را آشتیدهنده و میانجی مکاتب سیاسی لیبرالیسم و سوسیالیسم و برجستهترین نماینده فکری «سوسیال لیبرالیسم» دانستهاند، همانگونه که در اثر حاضر نیز خواهیم دید، وی در خصوص تضادهای ساختاری نظام اقتصاد سرمایهداری، نه راهکارهای افراطگرایانه بلکه نوعی خط مشیِ اصلاحطلبانه را در پیش میگیرد، چرا که به زعم وی نارساییهای موجود در چارچوب نظام اقتصادِ سرمایهداری از طریق انجام اصلاحات مرتفع خواهند گشت.
کتاب رویارویی کاپیتالیزم و سوسیالیزم نوشته جان استوارت میل با ترجمه حسین فلاحی ویراستار فرهاد نوع پرست, توسط انتشارات آماره با موضوع اقتصاد, نقائص و نارساییهای دو نظام سوسیالیسم و سرمایهداری به چاپ رسیده است.
جان استوارت میل، متولد 20 مه 1806.م در لندن، از متفکرین برجسته سدهی نوزدهم به شمار میآید. وی را از اندیشمندان سرآمد دوران مدرن دانستهاند. دوران حیات استوارت میل مقارن با آغاز دوران انقلاب صنعتی بوده، دورهای که با دگرگونسازی ساختار اجتماعی ـ اقتصادی انگلستان، موجبات دگرگونی و تغییر نظام فکری ـ فلسفی آن کشور را نیز فراهم ساخت.
اثری که پیش روی داریم، جان استوارت میل کوشیده است که با قرار گرفتن در جایگاهی بیطرف و توأم ساختن استدلالهای خود از منظر قضاوتگرانه نقائص و نارساییهای دو نظام سوسیالیسم و سرمایهداری را مورد بررسی قرار دهد. از همین روی است که وی را آشتیدهنده و میانجی مکاتب سیاسی لیبرالیسم و سوسیالیسم و برجستهترین نماینده فکری «سوسیال لیبرالیسم» دانستهاند، همانگونه که در اثر حاضر نیز خواهیم دید، وی در خصوص تضادهای ساختاری نظام اقتصاد سرمایهداری، نه راهکارهای افراطگرایانه بلکه نوعی خط مشیِ اصلاحطلبانه را در پیش میگیرد، چرا که به زعم وی نارساییهای موجود در چارچوب نظام اقتصادِ سرمایهداری از طریق انجام اصلاحات مرتفع خواهند گشت.