در ربع آخر قرن بیستم و دههی اول قرن بیست و یکم، نیروی اقتصادی بیسابقهای به نام جهانیسازی[1] پدید آمده است که همواره گستره و تاثیر آن در حال افزایش است. جهانیسازی اساساً به معنای یکپارچه شدن کشورها و مردم جهان است. این پدیده بر اثر کاهش قابل توجه هزینههای حمل و نقل و ارتباطات و حذف یا کاهش موانع جریان کالاها، خدمات، سرمایه، دانش، فناوری و افراد در فراسوی مرزهای کشورها به وجود آمده است (استیگلیتز[2] 2002). جهانیسازی نقش عظیمی در شکل دادن، تغییر دادن و حالت دادن مصرفکنندهی مدرن جهانی داشته است. اما جهانیسازی به عنوان یک چنین جنبش قدرتمندی، ویژگیهای منفی نیز داشته است. ضروری است که جنبههای مثبت جهانیسازی را به همراه ویژگیهای منفی آن بررسی و مقایسه کنیم تا بتوانیم از قابلیت وسیع آن بهره بگیریم، بدون آنکه تاوان یا آسیبی را متحمل شویم.
در ربع آخر قرن بیستم و دههی اول قرن بیست و یکم، نیروی اقتصادی بیسابقهای به نام جهانیسازی[1] پدید آمده است که همواره گستره و تاثیر آن در حال افزایش است. جهانیسازی اساساً به معنای یکپارچه شدن کشورها و مردم جهان است. این پدیده بر اثر کاهش قابل توجه هزینههای حمل و نقل و ارتباطات و حذف یا کاهش موانع جریان کالاها، خدمات، سرمایه، دانش، فناوری و افراد در فراسوی مرزهای کشورها به وجود آمده است (استیگلیتز[2] 2002). جهانیسازی نقش عظیمی در شکل دادن، تغییر دادن و حالت دادن مصرفکنندهی مدرن جهانی داشته است. اما جهانیسازی به عنوان یک چنین جنبش قدرتمندی، ویژگیهای منفی نیز داشته است. ضروری است که جنبههای مثبت جهانیسازی را به همراه ویژگیهای منفی آن بررسی و مقایسه کنیم تا بتوانیم از قابلیت وسیع آن بهره بگیریم، بدون آنکه تاوان یا آسیبی را متحمل شویم.