کتاب راز بین دو نفر نوشته کارن ام مک منس با ترجمه عاطفه هاشمی, توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: زبان و ادبیات ملل، رمان های خارجی، داستان های خارجی
سایمون فردی افسرده بود که انتقام خود را نه به صورت رودررو بلکه با نوعی از خنجر زدن به پشت و افشای حقایق زندگی دیگران، از ایشان میگرفته و رازی چنان بزرگ دارد که زندگی دیگران را تحت شعاع قرار داده است.ادلاین یا ادی، دختری بلوند و ریزنقش که زیر سایه دوست پسرش جیک، عملا از خود صدایی ندارد و مثل عروسکی خیمه شب بازی در دستان جیک به بازی در میآید، و رازی که در سینه دارد، چیزیست که بیش از هر چیز، مطلع شدن جیک از آن، او را به وحشت میاندازد.
کوپر، وزرشکاری معروف با آیندهای تضمین شده و پیشنهادها و بورسیههایی چشمگیر برای آینده ورزشیاش، که رازی ترسناک را در سینه حمل میکند و علاوه بر دیگران به خود نیز دروغ میگوید و میداند افشای این راز، آیندهاش را تباه خواهد کرد.برانوین، دختری باهوش، با استعداد و مطرح در مدرسه، کسی که به جای خواهر سرطانی خود نیز سعی کرده بدرخشد و مادر و پدرش را راضی نگه دارد، او نیز بار سنگین رازی را بر دوش دارد که شاید نه تنها آینده خود که اعتبار خانوادگیشان را نیز زیر سوال ببرد.
و در نهایت نیت، پسری تنها، از لحاظ اجتماعی و خوانوادگی آسیب دیده با پدر معتاد و مادری که در تصادف کشته شده است و ظاهری چنان جذاب که دل از نیمی از دختران دبیرستان ربوده است. او نیز رازی تیره در سینه دارد و در صورت افشا شدنش شاید بیش از دیگران به دردسر بیفتد.در طی افشا شدن هر یک از این رازها و اتفاقاتی که متقاعب آن رخ میدهد، جای ریشه دواندن چیزی نویدبخش خالیست. در بین تمام این زشتیهای در هم و بر هم، تولد چیز زیبایی مثل دوستی محکم و ماندگاری که بین این چهار نفر شکل میگیرد، امری بدیهی و در عین حال لذت بخش است.
مادربزرگم، از پنج سال پیش که از میسیسیپی به اینجا آمدیم، با ما زندگی میکند. برایم عجیب بود که چرا با ما به اینجا آمده. پدربزرگم چند سال قبل مرده بود، ولی مادربزرگ دوستهای زیادی داشت و همیشه سرش با کلوپهایی که میرفت گرم بود. اما کمی بعد از زندگی در اینجا، دلیل آمدنش را فهمیدم. مخارج روزانهمان در اینجا تقریبا سه برابر مخارجمان در میسیسیپیست. و بدون پول مادربزرگ از پسشان بر نمیآییم........
کتاب راز بین دو نفر نوشته کارن ام مک منس با ترجمه عاطفه هاشمی, توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: زبان و ادبیات ملل، رمان های خارجی، داستان های خارجی
سایمون فردی افسرده بود که انتقام خود را نه به صورت رودررو بلکه با نوعی از خنجر زدن به پشت و افشای حقایق زندگی دیگران، از ایشان میگرفته و رازی چنان بزرگ دارد که زندگی دیگران را تحت شعاع قرار داده است.ادلاین یا ادی، دختری بلوند و ریزنقش که زیر سایه دوست پسرش جیک، عملا از خود صدایی ندارد و مثل عروسکی خیمه شب بازی در دستان جیک به بازی در میآید، و رازی که در سینه دارد، چیزیست که بیش از هر چیز، مطلع شدن جیک از آن، او را به وحشت میاندازد.
کوپر، وزرشکاری معروف با آیندهای تضمین شده و پیشنهادها و بورسیههایی چشمگیر برای آینده ورزشیاش، که رازی ترسناک را در سینه حمل میکند و علاوه بر دیگران به خود نیز دروغ میگوید و میداند افشای این راز، آیندهاش را تباه خواهد کرد.برانوین، دختری باهوش، با استعداد و مطرح در مدرسه، کسی که به جای خواهر سرطانی خود نیز سعی کرده بدرخشد و مادر و پدرش را راضی نگه دارد، او نیز بار سنگین رازی را بر دوش دارد که شاید نه تنها آینده خود که اعتبار خانوادگیشان را نیز زیر سوال ببرد.
و در نهایت نیت، پسری تنها، از لحاظ اجتماعی و خوانوادگی آسیب دیده با پدر معتاد و مادری که در تصادف کشته شده است و ظاهری چنان جذاب که دل از نیمی از دختران دبیرستان ربوده است. او نیز رازی تیره در سینه دارد و در صورت افشا شدنش شاید بیش از دیگران به دردسر بیفتد.در طی افشا شدن هر یک از این رازها و اتفاقاتی که متقاعب آن رخ میدهد، جای ریشه دواندن چیزی نویدبخش خالیست. در بین تمام این زشتیهای در هم و بر هم، تولد چیز زیبایی مثل دوستی محکم و ماندگاری که بین این چهار نفر شکل میگیرد، امری بدیهی و در عین حال لذت بخش است.
مادربزرگم، از پنج سال پیش که از میسیسیپی به اینجا آمدیم، با ما زندگی میکند. برایم عجیب بود که چرا با ما به اینجا آمده. پدربزرگم چند سال قبل مرده بود، ولی مادربزرگ دوستهای زیادی داشت و همیشه سرش با کلوپهایی که میرفت گرم بود. اما کمی بعد از زندگی در اینجا، دلیل آمدنش را فهمیدم. مخارج روزانهمان در اینجا تقریبا سه برابر مخارجمان در میسیسیپیست. و بدون پول مادربزرگ از پسشان بر نمیآییم........