کتاب خاقان صاحب قران و علمای زمان نقش فتحعلی شاه قاجار در شکل گیری روندها و نهادهای مذهبی نو نوشته احمد کاظمی موسوی, توسط انتشارات آگاه (آگه) به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تاریخ, تاریخ ایران, سلطنت به نیابت از مجتهدان, رویکردهای فرهنگی
فتحعلیشاه قاجار طی حکومت سیوهفتسالهاش در اوایل سده سیزده هجری ـ نوزده میلادی رویهای در رابطه با علما و اهل کشف و معنا در پیش گرفت که در شکلدادن به نهادهای تازهی مذهبی نقشی نمایان داشته است. همزمان با عصر فتحعلیشاه یا اندکی پس از آن عنوانها و نهادهایی چون مرجع تقلید، مجتهد اعلم، رکن رابع، واسطهی فیض، نقطهی اولی و مهمتر از همه اصل ولایت عامهی فقیه پدید آمدند و یا جان گرفتند. این مقامات هر یک به جای خود روندهای جدیدی در جامعهی شیعهی ایران بنا گذاشتند. مردم ایران بار تأثیرات و تبعات این نهادها و عناوین را بر دوش دارند، اما از چگونگی و چرایی پیدایش این گرایشها و رشد هستههای اقتدار دینی نوین در دو قرن اخیر، آنطور که باید، آگاهی ندارند.
چون کمتر نویسندهای به چگونگی ظهور اقتدار دینی تازه در عناوین مذهبی جدید پرداخته و علت رشد و غلیان آنها را در یک بستر اجتماعی بررسی کرده است. بهطوری که خواهیم دید، آگاهی فتحعلیشاه از اوضاع زمان کمتر از پادشاهان پیش و پس از خود نبود، بلکه ادعای آشناییداشتن با مسائل فقهی و ادبی، جوشش و خوشنشینیاش با اهل شعر و روحانیت، بهویژه با فقها و علمای زمان، زمینهساز روندها و نهادهای مذکور در فوق گردید. افزون بر اینها، نطفههای رشد نقاشی عصر قاجار، موسیقی دستگاهی ایران، و رواج عزاداری مرسوم شیعه از دورهی فتحعلیشاه بسته شدهاند و به زمان ما رسیدهاند.
کتاب خاقان صاحب قران و علمای زمان نقش فتحعلی شاه قاجار در شکل گیری روندها و نهادهای مذهبی نو نوشته احمد کاظمی موسوی, توسط انتشارات آگاه (آگه) به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: تاریخ, تاریخ ایران, سلطنت به نیابت از مجتهدان, رویکردهای فرهنگی
فتحعلیشاه قاجار طی حکومت سیوهفتسالهاش در اوایل سده سیزده هجری ـ نوزده میلادی رویهای در رابطه با علما و اهل کشف و معنا در پیش گرفت که در شکلدادن به نهادهای تازهی مذهبی نقشی نمایان داشته است. همزمان با عصر فتحعلیشاه یا اندکی پس از آن عنوانها و نهادهایی چون مرجع تقلید، مجتهد اعلم، رکن رابع، واسطهی فیض، نقطهی اولی و مهمتر از همه اصل ولایت عامهی فقیه پدید آمدند و یا جان گرفتند. این مقامات هر یک به جای خود روندهای جدیدی در جامعهی شیعهی ایران بنا گذاشتند. مردم ایران بار تأثیرات و تبعات این نهادها و عناوین را بر دوش دارند، اما از چگونگی و چرایی پیدایش این گرایشها و رشد هستههای اقتدار دینی نوین در دو قرن اخیر، آنطور که باید، آگاهی ندارند.
چون کمتر نویسندهای به چگونگی ظهور اقتدار دینی تازه در عناوین مذهبی جدید پرداخته و علت رشد و غلیان آنها را در یک بستر اجتماعی بررسی کرده است. بهطوری که خواهیم دید، آگاهی فتحعلیشاه از اوضاع زمان کمتر از پادشاهان پیش و پس از خود نبود، بلکه ادعای آشناییداشتن با مسائل فقهی و ادبی، جوشش و خوشنشینیاش با اهل شعر و روحانیت، بهویژه با فقها و علمای زمان، زمینهساز روندها و نهادهای مذکور در فوق گردید. افزون بر اینها، نطفههای رشد نقاشی عصر قاجار، موسیقی دستگاهی ایران، و رواج عزاداری مرسوم شیعه از دورهی فتحعلیشاه بسته شدهاند و به زمان ما رسیدهاند.