کتاب تصوف و ساختار شکن نوشته یان الموند با ترجمه فریدالدین راد مهر, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: فلسفه و منطق, تصوف, قیود عقل مخالفت صوفیانه
دریدا فیلسوفی یهودی و فرانسوی است و ابن عربی فیلسوفی اندلسی و مسلمان. یکی متعلق به قرن بیستم است و دیگری متعلق به قرن 13. دریدا شاگرد منتقد هایدگر و همآواز با فوکو است و ابن عربی شاگرد شیوخ اندلسی و مقدم بر مولانا.
دریدا را به ساختارشکنی میشناسند. یک فیلسوف معاصر او گفته است “من نمیدانم منظور دریدا از این کلمه چیست؟ و اگر از خود دریدا در احوال گوناگون چنین پرسشی میشد، شاید پاسخهایی بس متفاوت به آن میداد.” سعی دریدا این بود که خواننده خویش را به متن و موقف نویسنده متن آشنا کند. این کوشش دریدا را شاید بتوان در متنی که نویسنده خود مدعی است که نگارنده متن است، دریافت اما ابن عربی میگوید متن از او نیست بلکه از دیگری است و این همان ماجرایی است که در حوزه دین به نام وحی میشناسند.
مترجم کتاب مینویسد: “مشخص است که ابن عربی با دریدا در یک سلک نمیگنجند و هزاران سال نوری از هم فاصله دارند اما هر دو در بیان عقاید خویش دچار حالتی گشتند که بسیار به هم شبیه است و در وصف این حالت، چنان تعابیری به کار بردهاند که هر یک یادآور دیگری است.
کتاب تصوف و ساختار شکن نوشته یان الموند با ترجمه فریدالدین راد مهر, توسط نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: فلسفه و منطق, تصوف, قیود عقل مخالفت صوفیانه
دریدا فیلسوفی یهودی و فرانسوی است و ابن عربی فیلسوفی اندلسی و مسلمان. یکی متعلق به قرن بیستم است و دیگری متعلق به قرن 13. دریدا شاگرد منتقد هایدگر و همآواز با فوکو است و ابن عربی شاگرد شیوخ اندلسی و مقدم بر مولانا.
دریدا را به ساختارشکنی میشناسند. یک فیلسوف معاصر او گفته است “من نمیدانم منظور دریدا از این کلمه چیست؟ و اگر از خود دریدا در احوال گوناگون چنین پرسشی میشد، شاید پاسخهایی بس متفاوت به آن میداد.” سعی دریدا این بود که خواننده خویش را به متن و موقف نویسنده متن آشنا کند. این کوشش دریدا را شاید بتوان در متنی که نویسنده خود مدعی است که نگارنده متن است، دریافت اما ابن عربی میگوید متن از او نیست بلکه از دیگری است و این همان ماجرایی است که در حوزه دین به نام وحی میشناسند.
مترجم کتاب مینویسد: “مشخص است که ابن عربی با دریدا در یک سلک نمیگنجند و هزاران سال نوری از هم فاصله دارند اما هر دو در بیان عقاید خویش دچار حالتی گشتند که بسیار به هم شبیه است و در وصف این حالت، چنان تعابیری به کار بردهاند که هر یک یادآور دیگری است.