کتاب بازآفرینی بازار تاریخ طبیعی بازارها نوشته جان مک میلان با ترجمه جواد اقدس طینت, زهرا کریمی, ساعده عزیزی ثالث, توسط نشر نی با موضوع اقتصاد و مدیریت, مناقشه بر سر اقتصاد بازار یابی اقتصاد دولتی, اصلاح بازارها به چاپ رسیده است.
«بازار خوب» تنها راه رسیدن به ثروت است و «بازار بد» راه فقر و نگونبختی است. باید به بحث بر سر خوب یا بد بودن اقتصاد بازار پایان داد و آن را به اصلاح بازارها معطوف کرد. مسئله خوب یا بد بودن اقتصاد بازار نیست. اقتصاد بازار میتواند خیر یا شر باشد؛ مسئلهی اصلی تبدیل اقتصاد بازار بد به اقتصاد بازار خوب است. مکمیلان، نویسندهی کتاب، آنجا که به توصیف بازار خوب میپردازد، بازارگرایی دوآتشه است و آنجا که پیامدهای فاجعهبار بازار بد را نشان میدهد، از دشمنان اقتصاد بازار سبقت میگیرد. نکتهی بدیع این کتاب مدح یا ذم بازار نیست بلکه شواهد متعددی است که به کمک آنها چگونگی گذر از بازار بد به بازار خوب را ترسیم میکند.
برای جامعهی سیاستگذار و دانشگاهی ایران این کتاب خواندنی است، زیرا ذهن را از جزمیت بازارگرایی یا بازارستیزی آزاد میکند و مسئلهای بسیار بزرگ، یعنی بازآفرینی بازار، را در ذهن خواننده شکل میدهد. پس از مطالعهی این کتاب، مناقشه بر سر اقتصاد بازار یابی اقتصاد دولتی پایان مییابد و جای خود را به این مسئله میدهد که چگونه بازارهای بیشماری را که رفاه مردم به آن بستگی دارد اصلاح کنیم.
کتاب بازآفرینی بازار تاریخ طبیعی بازارها نوشته جان مک میلان با ترجمه جواد اقدس طینت, زهرا کریمی, ساعده عزیزی ثالث, توسط نشر نی با موضوع اقتصاد و مدیریت, مناقشه بر سر اقتصاد بازار یابی اقتصاد دولتی, اصلاح بازارها به چاپ رسیده است.
«بازار خوب» تنها راه رسیدن به ثروت است و «بازار بد» راه فقر و نگونبختی است. باید به بحث بر سر خوب یا بد بودن اقتصاد بازار پایان داد و آن را به اصلاح بازارها معطوف کرد. مسئله خوب یا بد بودن اقتصاد بازار نیست. اقتصاد بازار میتواند خیر یا شر باشد؛ مسئلهی اصلی تبدیل اقتصاد بازار بد به اقتصاد بازار خوب است. مکمیلان، نویسندهی کتاب، آنجا که به توصیف بازار خوب میپردازد، بازارگرایی دوآتشه است و آنجا که پیامدهای فاجعهبار بازار بد را نشان میدهد، از دشمنان اقتصاد بازار سبقت میگیرد. نکتهی بدیع این کتاب مدح یا ذم بازار نیست بلکه شواهد متعددی است که به کمک آنها چگونگی گذر از بازار بد به بازار خوب را ترسیم میکند.
برای جامعهی سیاستگذار و دانشگاهی ایران این کتاب خواندنی است، زیرا ذهن را از جزمیت بازارگرایی یا بازارستیزی آزاد میکند و مسئلهای بسیار بزرگ، یعنی بازآفرینی بازار، را در ذهن خواننده شکل میدهد. پس از مطالعهی این کتاب، مناقشه بر سر اقتصاد بازار یابی اقتصاد دولتی پایان مییابد و جای خود را به این مسئله میدهد که چگونه بازارهای بیشماری را که رفاه مردم به آن بستگی دارد اصلاح کنیم.