کتاب 99 بادکنک قرمز

کتاب 99 بادکنک قرمز نوشته الیزابت کارپنتر با ترجمه مریم عربی, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.

«۹۹ بادکنک قرمز» تریلری پرکشش و جذاب، نوشته‌ی الیزابت کارپنتر، نویسنده‌ی انگلیسی است. نسخه‌ی اصلی کتاب با عنوان 99red balloons در سال ۲۰۱۷ منتشر شد.

۹۹ بادکنک قرمز داستانی جنایی و هیجان‌انگیزی دارد و معمای گم شدن دو دختر ۸ ساله را که هریک به فاصله ۲۸ سال از هم ناپدید شده‌اند، مطرح می‌کند. گریس ۸ ساله به شیرینی‌فروشی می‌رود ولی هرگز به خانه برنمی‌گردد. هیچ کس نمی‌تواند نشانی از او بیابد. خانواده‌اش به همراهی پلیس به دنبال او می‌گردند. عکسش در همه‌ی رسانه‌ها پخش می‌شود. مگی مادربزرگی است که خبر گم شدن گریس را در روزنامه می‌خواند و به گذشته‌ای تقریبا دور بازمی‌گردد. به ۲۸ سال پیش، زمانی که نوه‌اش، زویی گم شده بود. دخترش، مادر زویی، از غصه مرد. پدر زویی رفت و از خودش خبری نداد. همسر مگی مرد و تنها پسرش به مواد مخدر معتاد شد. مگی چه می‌توانست بکند؟ آیا خانواده‌ی گریس هم چنین سرنوشتی دارند؟

مریم عربی این رمان معمایی را در ۶۱ فصل ترجمه و نشر پیدایش آن را برای مخاطب جوان (بالای ۱۶ سال) و بزرگسال منتشر کرده است.

گزیده‌ای از کتاب «۹۹ بادکنک قرمز»:

با چشم‌های نیمه‌باز نگاهش می‌کنم. نور خورشید افتاده توی چشم‌هایم و او مثل هیولایی است که از دنیای سایه‌ها آمده.

به او می‌گویم: «نمی‌تونم؛ باید برگردم خونه. فقط می‌خواستم از مغازه شیرینی بخرم و مستقیم برگردم.»

دولا می‌شود جلوی من. یک کلاه پشمی سرش گذاشته که خنده‌دار شده؛ چون امروز هوا واقعا گرم است.

«اما مامانت از من خواست که بیام دنبالت.» وقتی می‌خندد، چشم‌هایم به سمت گوشه‌ها تاب برمی‌دارد.

بازوهایم را توی هم قلاب می‌کنم. وقتی سرم را کج می‌کنم، صورتش جلوی خورشید را می‌گیرد.

می‌گویم: «از کجا معلوم که دروغ نمی‌گویی؟ مامانم گفته مراقب مردهایی که شیرینی خوشمزه یا توله‌سگ بامزه دارن، باشم.»

مرد می‌خندد؛ مثل خنده‌ی بابابزرگ وقتی که بابانوئل شده.

می‌گوید: «می‌دونم. مامانت چه مدلیه؟ از این آدم‌هاست که همش دلشوره دارن.»

راست می‌گوید. او همشه دلشوره دارد. دست‌هایم را می‌اندازم دو طرف بدنم.

او هر دو دستش را دراز می‌کند سمتم و می‌گوید: «من نه شیرینی دارم، نه توله‌سگ. اسمم جورجه. مامانت همیشه درباره‌ی من حرف می‌زنه، مگه نه؟ تو ایستگاه اتوبوس منتظرمون. می‌گه می‌خواد غافلگیرت کنه، چون تو مدرسه بچه‌ی خوبی بودی.»

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
355,000
٪17
294,650 تومان
توضیحات

کتاب 99 بادکنک قرمز نوشته الیزابت کارپنتر با ترجمه مریم عربی, توسط انتشارات پیدایش با موضوع ادبیات کودک و نوجوان، داستان های کودک و نوجوان، رمان خارجی کودکان به چاپ رسیده است.

«۹۹ بادکنک قرمز» تریلری پرکشش و جذاب، نوشته‌ی الیزابت کارپنتر، نویسنده‌ی انگلیسی است. نسخه‌ی اصلی کتاب با عنوان 99red balloons در سال ۲۰۱۷ منتشر شد.

۹۹ بادکنک قرمز داستانی جنایی و هیجان‌انگیزی دارد و معمای گم شدن دو دختر ۸ ساله را که هریک به فاصله ۲۸ سال از هم ناپدید شده‌اند، مطرح می‌کند. گریس ۸ ساله به شیرینی‌فروشی می‌رود ولی هرگز به خانه برنمی‌گردد. هیچ کس نمی‌تواند نشانی از او بیابد. خانواده‌اش به همراهی پلیس به دنبال او می‌گردند. عکسش در همه‌ی رسانه‌ها پخش می‌شود. مگی مادربزرگی است که خبر گم شدن گریس را در روزنامه می‌خواند و به گذشته‌ای تقریبا دور بازمی‌گردد. به ۲۸ سال پیش، زمانی که نوه‌اش، زویی گم شده بود. دخترش، مادر زویی، از غصه مرد. پدر زویی رفت و از خودش خبری نداد. همسر مگی مرد و تنها پسرش به مواد مخدر معتاد شد. مگی چه می‌توانست بکند؟ آیا خانواده‌ی گریس هم چنین سرنوشتی دارند؟

مریم عربی این رمان معمایی را در ۶۱ فصل ترجمه و نشر پیدایش آن را برای مخاطب جوان (بالای ۱۶ سال) و بزرگسال منتشر کرده است.

گزیده‌ای از کتاب «۹۹ بادکنک قرمز»:

با چشم‌های نیمه‌باز نگاهش می‌کنم. نور خورشید افتاده توی چشم‌هایم و او مثل هیولایی است که از دنیای سایه‌ها آمده.

به او می‌گویم: «نمی‌تونم؛ باید برگردم خونه. فقط می‌خواستم از مغازه شیرینی بخرم و مستقیم برگردم.»

دولا می‌شود جلوی من. یک کلاه پشمی سرش گذاشته که خنده‌دار شده؛ چون امروز هوا واقعا گرم است.

«اما مامانت از من خواست که بیام دنبالت.» وقتی می‌خندد، چشم‌هایم به سمت گوشه‌ها تاب برمی‌دارد.

بازوهایم را توی هم قلاب می‌کنم. وقتی سرم را کج می‌کنم، صورتش جلوی خورشید را می‌گیرد.

می‌گویم: «از کجا معلوم که دروغ نمی‌گویی؟ مامانم گفته مراقب مردهایی که شیرینی خوشمزه یا توله‌سگ بامزه دارن، باشم.»

مرد می‌خندد؛ مثل خنده‌ی بابابزرگ وقتی که بابانوئل شده.

می‌گوید: «می‌دونم. مامانت چه مدلیه؟ از این آدم‌هاست که همش دلشوره دارن.»

راست می‌گوید. او همشه دلشوره دارد. دست‌هایم را می‌اندازم دو طرف بدنم.

او هر دو دستش را دراز می‌کند سمتم و می‌گوید: «من نه شیرینی دارم، نه توله‌سگ. اسمم جورجه. مامانت همیشه درباره‌ی من حرف می‌زنه، مگه نه؟ تو ایستگاه اتوبوس منتظرمون. می‌گه می‌خواد غافلگیرت کنه، چون تو مدرسه بچه‌ی خوبی بودی.»

مشخصات
  • ناشر
    پیدایش
  • نویسنده
    الیزابت کارپنتر
  • مترجم
    مریم عربی
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1398
  • نوبت چاپ
    اول
  • تعداد صفحات
    488
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش