کتاب یک طاووس در سرزمین پنگوئن ها نوشته هیلتی بارباراگالاکر با ترجمه امیرعباس معصومی، توسط انتشارات علی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات, ادبیات جهان, ادبیات داستانی, رمان خارجی
این کتاب، «آخرین کتابی است که «ریچارد براتیگان آمریکایی»، دو سال پیش از مرگش نگاشته است. «یک زن بدبخت» سفرنامهای داستانی است. براتیگان بخش عمدهای از کتاب را در رستورانها و کافهها و چند فصل پایانی داستان را در مزرعهاش در «سونتانا» نوشته است. در فصل پایانی داستان، براتیگان با تاکید بر این نکته اشاره دارد که کتاب را فقط یک بار خوانده است. ممکن است این امر واقعا حقیقت داشته باشد، زیرا نویسنده چنانکه در طی داستان دیده میشود در برخی جاها وعدههایی به خواننده میدهد، اما خلف وعده میکند.
معلوم نیست این بیدقتی، نوعی ترفند و بازی با خواننده و جزء طرح داستان است یا از روی بیانگیزگی و بیاعتقادی و بیحوصلگی نویسنده در دو سال پایانی زندگیاش روی داده است. وی در فصلی از کتاب اشاره دارد که یک زن بدبخت را بر اساس تجربههای زندگی روزانهاش نوشته است. بیتردید یکی از مهمترین دلایل کشش این اثر را باید در کشش و کوشش خواننده برای مشارکت در زندگی روزانه براتیگان از یک سو و تلاش او در پنهان داشتن برخی وقایع از چشم خواننده از سویی دیگر جست."
چرا خرید از آژانس کتاب؟
خرید از آژانس کتاب به شما این اطمینان را میدهد که نسخه اصلی و بهروز کتاب یک طاووس در سرزمین پنگوئن ها را دریافت خواهید کرد. ما با ارائه خدمات سریع، ارسال امن و قیمت مناسب، تجربه خریدی آسان و مطمئن را برای شما فراهم میآوریم.
برای خرید این کتاب و مشاهده کتابهای دیگر، به فروشگاه آنلاین آژانس کتاب مراجعه کنید.
کتاب یک طاووس در سرزمین پنگوئن ها نوشته هیلتی بارباراگالاکر با ترجمه امیرعباس معصومی، توسط انتشارات علی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات, ادبیات جهان, ادبیات داستانی, رمان خارجی
این کتاب، «آخرین کتابی است که «ریچارد براتیگان آمریکایی»، دو سال پیش از مرگش نگاشته است. «یک زن بدبخت» سفرنامهای داستانی است. براتیگان بخش عمدهای از کتاب را در رستورانها و کافهها و چند فصل پایانی داستان را در مزرعهاش در «سونتانا» نوشته است. در فصل پایانی داستان، براتیگان با تاکید بر این نکته اشاره دارد که کتاب را فقط یک بار خوانده است. ممکن است این امر واقعا حقیقت داشته باشد، زیرا نویسنده چنانکه در طی داستان دیده میشود در برخی جاها وعدههایی به خواننده میدهد، اما خلف وعده میکند.
معلوم نیست این بیدقتی، نوعی ترفند و بازی با خواننده و جزء طرح داستان است یا از روی بیانگیزگی و بیاعتقادی و بیحوصلگی نویسنده در دو سال پایانی زندگیاش روی داده است. وی در فصلی از کتاب اشاره دارد که یک زن بدبخت را بر اساس تجربههای زندگی روزانهاش نوشته است. بیتردید یکی از مهمترین دلایل کشش این اثر را باید در کشش و کوشش خواننده برای مشارکت در زندگی روزانه براتیگان از یک سو و تلاش او در پنهان داشتن برخی وقایع از چشم خواننده از سویی دیگر جست."