کتاب گادامر برای معماران نوشته پل کیدر با ترجمه زهرا برادران، توسط انتشارات فکر نو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مهندسی معماری, برجستهترین متفکران اروپایی قرن بیستم
هانسـگئورگ گادامر یکی از برجستهترین متفکران اروپایی قرن بیستم بود. فلسفه او مخصوصا به کشفِ متداولترین الگوهای تجربه و تفکر – که هرگاه مردم در جستجوی فهم جهان و یکدیگر هستند، زمانی که متون یا دیگر نمودهای معنا را تفسیر میکنند و هنگامی که هنر یا طبیعت را بهگونهای فریبنده، لذتبخش و معنادار تجربه میکنند، رخ میدهد – اختصاص دارد. گرچه گادامر بهطور خاص درباره معماری کم نوشته است، نوشتههای او در باب هنر و زیباییشناسی گسترده است و نقشی محوری در برنامهٔ کلیِ فلسفی او بازی میکند. به همین علت، در طول دههها، اندیشه او بر طیفِ گستردهای از معماران و نظریهپردازانِ معماری نفوذ داشته است.
یک رویکردِ هرمنوتیک به معماری، الگوی هرمنوتیکِ تفکر و تجربه را در حوزههای مختلفِ حرفهٔ معماری کشف میکند. این الگو ممکن است در فعالیتِ آفرینشگرانهٔ معمار و فهمِ زیباشناختیِ آفرینشهای او یافته شود. شاید در راهی که معماران برای شناختِ سنتهای معماری و نوشتههای معمارانه دنبال میکنند، نهفته باشد. میشود آن را در مسیری که همهٔ کسانی که در پیشهٔ معماری همکاری میکنند (کارفرمایان، جامعه، بساز و بفروشان، مدیران و طراحان)، همدیگر را درک کرده و با یکدیگر کار میکنند، یافت.
به قولِ وسلی، نسبتِ معماری به فرهنگ همچون کتاب است به سواد. همین اهمیت معماری از جهت فرهنگی است که بسیاری از دانشجویان را به سوی این رشته جذب میکند. آنها احساس میکنند که معماری فقط جذاب و لذتبخش نیست، بلکه برای زندگی مهم است. معماری میتواند، به روش خودش، در غنی کردنِ یک اجتماع و نمایش اهمیتِ آن جامعه مشارکت کند. این ساحتِ معنا، بخشی از چیزی است که معماری را به فلسفه نزدیک میکند، اما نیاز نیست کسی دانشجوی یکی از دو رشتهٔ فلسفه یا معماری باشد تا در حدودی بفهمد که معماری، حامل معانی عمیق انسانی است.
کتاب گادامر برای معماران نوشته پل کیدر با ترجمه زهرا برادران، توسط انتشارات فکر نو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مهندسی معماری, برجستهترین متفکران اروپایی قرن بیستم
هانسـگئورگ گادامر یکی از برجستهترین متفکران اروپایی قرن بیستم بود. فلسفه او مخصوصا به کشفِ متداولترین الگوهای تجربه و تفکر – که هرگاه مردم در جستجوی فهم جهان و یکدیگر هستند، زمانی که متون یا دیگر نمودهای معنا را تفسیر میکنند و هنگامی که هنر یا طبیعت را بهگونهای فریبنده، لذتبخش و معنادار تجربه میکنند، رخ میدهد – اختصاص دارد. گرچه گادامر بهطور خاص درباره معماری کم نوشته است، نوشتههای او در باب هنر و زیباییشناسی گسترده است و نقشی محوری در برنامهٔ کلیِ فلسفی او بازی میکند. به همین علت، در طول دههها، اندیشه او بر طیفِ گستردهای از معماران و نظریهپردازانِ معماری نفوذ داشته است.
یک رویکردِ هرمنوتیک به معماری، الگوی هرمنوتیکِ تفکر و تجربه را در حوزههای مختلفِ حرفهٔ معماری کشف میکند. این الگو ممکن است در فعالیتِ آفرینشگرانهٔ معمار و فهمِ زیباشناختیِ آفرینشهای او یافته شود. شاید در راهی که معماران برای شناختِ سنتهای معماری و نوشتههای معمارانه دنبال میکنند، نهفته باشد. میشود آن را در مسیری که همهٔ کسانی که در پیشهٔ معماری همکاری میکنند (کارفرمایان، جامعه، بساز و بفروشان، مدیران و طراحان)، همدیگر را درک کرده و با یکدیگر کار میکنند، یافت.
به قولِ وسلی، نسبتِ معماری به فرهنگ همچون کتاب است به سواد. همین اهمیت معماری از جهت فرهنگی است که بسیاری از دانشجویان را به سوی این رشته جذب میکند. آنها احساس میکنند که معماری فقط جذاب و لذتبخش نیست، بلکه برای زندگی مهم است. معماری میتواند، به روش خودش، در غنی کردنِ یک اجتماع و نمایش اهمیتِ آن جامعه مشارکت کند. این ساحتِ معنا، بخشی از چیزی است که معماری را به فلسفه نزدیک میکند، اما نیاز نیست کسی دانشجوی یکی از دو رشتهٔ فلسفه یا معماری باشد تا در حدودی بفهمد که معماری، حامل معانی عمیق انسانی است.