کتاب کلکسیونر

کتاب کلکسیونر نوشته جان فاولز با ترجمه پیمان خاکسار, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسید است.

موضع کتاب: ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی

روزهایی کـه از مدرسه‌ شبانه‌روزیش برمی‌گشت خانه گاهی اوقات، تقریباً هر روز، می دیدمش، چون خانه‌شان درست روبه‌روی ساختمان شهرداری بود.

کلکسیونر

او و خواهر کوچک‌ترش زیاد از خانه بیرون می‌رفتند و برمی‌گشتند، اغلب همراه مردانی جوان که البته به هیچ عنوان خوشم نمی‌آمد. هر وقت سرم خلوت می‌شد پرونده‌ها و دفاتر کل را رها می‌کردم و می‌رفتم دم پنجره و از پشت شیشه‌ یخ‌زده‌ اتاق، خیابان زیر پایم را نگاه می‌کردم و گاهی چشمم به او می‌افتاد. شب که می‌شد در دفترچه‌ مشاهداتم علامت می‌زدم، اول با ایکس و وقتی اسمش را فهمیدم با ام. بیرون هم بارها دیدمش.

یک‌بار در صف کتابخانه‌ عمومی خیابان کراس‌فیلد درست پشت‌سرش ایستادم. حتی یک مرتبه هم نگاهم نکرد، ولی من پشت کله‌اش را تماشا کردم و دم‌اسبی بلندش را. خیلی بور بود، خیلی ابریشمی، شبیه پروانه‌ برنت، بافه‌ مویی که تا نزدیک کمرش می‌رسید. گاهی می‌انداختش جلو، گاهی پشت.

گاهی هم جمع می‌کرد بالای سر. فقط یک‌بار، قبل از این‌ که این‌جا مهمانم شود، این موهبت نصیبم شد که مویش را باز ببینم، نفسم بند آمد از بس زیبا بود، شبیه یک پری دریایی…

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
260,000
٪7
241,800 تومان
توضیحات

کتاب کلکسیونر نوشته جان فاولز با ترجمه پیمان خاکسار, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسید است.

موضع کتاب: ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی

روزهایی کـه از مدرسه‌ شبانه‌روزیش برمی‌گشت خانه گاهی اوقات، تقریباً هر روز، می دیدمش، چون خانه‌شان درست روبه‌روی ساختمان شهرداری بود.

کلکسیونر

او و خواهر کوچک‌ترش زیاد از خانه بیرون می‌رفتند و برمی‌گشتند، اغلب همراه مردانی جوان که البته به هیچ عنوان خوشم نمی‌آمد. هر وقت سرم خلوت می‌شد پرونده‌ها و دفاتر کل را رها می‌کردم و می‌رفتم دم پنجره و از پشت شیشه‌ یخ‌زده‌ اتاق، خیابان زیر پایم را نگاه می‌کردم و گاهی چشمم به او می‌افتاد. شب که می‌شد در دفترچه‌ مشاهداتم علامت می‌زدم، اول با ایکس و وقتی اسمش را فهمیدم با ام. بیرون هم بارها دیدمش.

یک‌بار در صف کتابخانه‌ عمومی خیابان کراس‌فیلد درست پشت‌سرش ایستادم. حتی یک مرتبه هم نگاهم نکرد، ولی من پشت کله‌اش را تماشا کردم و دم‌اسبی بلندش را. خیلی بور بود، خیلی ابریشمی، شبیه پروانه‌ برنت، بافه‌ مویی که تا نزدیک کمرش می‌رسید. گاهی می‌انداختش جلو، گاهی پشت.

گاهی هم جمع می‌کرد بالای سر. فقط یک‌بار، قبل از این‌ که این‌جا مهمانم شود، این موهبت نصیبم شد که مویش را باز ببینم، نفسم بند آمد از بس زیبا بود، شبیه یک پری دریایی…

مشخصات
  • ناشر
    چشمه
  • نویسنده
    جان فاولز
  • مترجم
    پیمان خاکسار
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1402
  • نوبت چاپ
    بیست و هفتم
  • تعداد صفحات
    310
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش