کتاب فروشی کوچک بروکن ویل (همیشه برای هرکسی کتابی هست و برای هر کتاب کسی) نوشته کاتارینا بیوالد با ترجمه لیلا کرد, توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, داستان های خارجی، رمان خارجی, ادبیات داستانی
رمانی که می خوانید ماجراىِ سفرِ سارا لیندکوئست از سوئد به یک شهر کوچک و تقریبا متروکه در ایالت آیوواى ایالات متحده است. داستان شگفتانگیز تحولى که کتابها در زندگى مردم این شهر به وجود مىآورند و ایمان به معجزه همیشه کارساز نهفته در میان ورقهاى هر کتاب.«کتابفروشی کوچک بروکن ویل» کتابیست درباره کتابها. همهجور کتابی، از زنان کوچک و هری پاتر گرفته تا جودی پیکولت و جین آستین، از استیگ لارسن و جویس کارول اوتس گرفته تا مارسل پروست. کتابیست درباره لذت و شعف کتاب خواندن، درباره آموختن از کتابها و گریختن به آنها، و حتی شاید پنهان شدن پشت آنها. کتابیست درباره این سوال که کتابها بهترند یا زندگی واقعی.
این رمان داستان واژگانى است که در میان مجلدهاى رنگ و وارنگ منتظرند تا کشف شوند و زندگى خوانندهشان را رنگین کنند. هر کتاب فرصت یک زندگیست، فرصت روبه رو شدن با چالشها و ماجراهایى که اگر ما تصمیم به باز کردن جلدش نمىگرفتیم تا ابد مکتوم باقى مىماند. چه زمان شجاعت لازم براى گشودن درها به سوى دنیاى جدید را خواهیم داشت؟
زن غریبه ای که در خیابان اصلی شهر هوپ ایستاده بود از شدت معمولی بودن تقریبا افتضاح بود. هیکلی باریک و استخوانی در پالتویی پاییزی که برای این وقت از سال زیادی خاکستری و گرم بود. یک کوله پشتی کنار پایش روی زمین بود و یک چمندان خیلی بزرگ به یکی از پاهایش تکیه داشت. از نظر کسانی که اتفاقی شاهد ورود این زن بودند بی ملاحظگی بود که کسی تا این اندازه نسبت به وضع ظاهری اش بی اهمیت باشد. انگار در قید این نبود که روی این آدم ها تاثیر خوبی بگذارد.
کتاب فروشی کوچک بروکن ویل (همیشه برای هرکسی کتابی هست و برای هر کتاب کسی) نوشته کاتارینا بیوالد با ترجمه لیلا کرد, توسط انتشارات کوله پشتی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, داستان های خارجی، رمان خارجی, ادبیات داستانی
رمانی که می خوانید ماجراىِ سفرِ سارا لیندکوئست از سوئد به یک شهر کوچک و تقریبا متروکه در ایالت آیوواى ایالات متحده است. داستان شگفتانگیز تحولى که کتابها در زندگى مردم این شهر به وجود مىآورند و ایمان به معجزه همیشه کارساز نهفته در میان ورقهاى هر کتاب.«کتابفروشی کوچک بروکن ویل» کتابیست درباره کتابها. همهجور کتابی، از زنان کوچک و هری پاتر گرفته تا جودی پیکولت و جین آستین، از استیگ لارسن و جویس کارول اوتس گرفته تا مارسل پروست. کتابیست درباره لذت و شعف کتاب خواندن، درباره آموختن از کتابها و گریختن به آنها، و حتی شاید پنهان شدن پشت آنها. کتابیست درباره این سوال که کتابها بهترند یا زندگی واقعی.
این رمان داستان واژگانى است که در میان مجلدهاى رنگ و وارنگ منتظرند تا کشف شوند و زندگى خوانندهشان را رنگین کنند. هر کتاب فرصت یک زندگیست، فرصت روبه رو شدن با چالشها و ماجراهایى که اگر ما تصمیم به باز کردن جلدش نمىگرفتیم تا ابد مکتوم باقى مىماند. چه زمان شجاعت لازم براى گشودن درها به سوى دنیاى جدید را خواهیم داشت؟
زن غریبه ای که در خیابان اصلی شهر هوپ ایستاده بود از شدت معمولی بودن تقریبا افتضاح بود. هیکلی باریک و استخوانی در پالتویی پاییزی که برای این وقت از سال زیادی خاکستری و گرم بود. یک کوله پشتی کنار پایش روی زمین بود و یک چمندان خیلی بزرگ به یکی از پاهایش تکیه داشت. از نظر کسانی که اتفاقی شاهد ورود این زن بودند بی ملاحظگی بود که کسی تا این اندازه نسبت به وضع ظاهری اش بی اهمیت باشد. انگار در قید این نبود که روی این آدم ها تاثیر خوبی بگذارد.