کتاب پرسش های بوطیقای داستابفسکی نوشته میخاییل باختین با ترجمه سعید صلح جو، توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
میخاییل باختین نخستین کسی نبود که به رابطهی من و دیگری و به نقش بیبدیل دیگری در هستی و آگاهی انسان اندیشید؛ اما نخستین کسی بود که این رابطه را با شناخت گوهر اجتماعی انسان تلفیق کرد. او همنوا با داستایفسکی، همواره سرمایهداری را به سبب سوق دادن انسان به سوی تنهایی، مورد انتقاد قرار میداد. پرسشهای بوطیقای داستایفسکی بر چند پرسش متمرکز است: نقش قهرمان در رمانهای داستایفسکی، شیوهی ارائهی ایدهها در رمانهای او، پرسش از ژانری که داستایفسکی وامدار آن است یا گمان میرود که به آن وابسته باشد و سرانجام کاربرد ویژهی زبان و گفتوگو در رمانهای او.
خواننده هنگام خواندن این اثر با اصطلاحاتی نظیر «سخن ابژهگشته» یا «سخن با گریزگاه» و نظایر اینها برخورد خواهد کرد که نویسنده گذرا به آنها اشاره کرده است و شاید در نگاه نخست، نامفهوم به نظر برسند؛ اما همهی این مفاهیم در فصل پنجم بهتفصیل بررسی خواهند شد. تحلیل باختین از کارناوال و مقولهی کارناوالیگری از درخشانترین و نظرگیرترین بخشهای این اثر است. کارناوال نمایشی است بدون تماشاخانه و بدون بخشبندی به بازیگر و تماشاگر و یکی از مساعدترین زمینهها برای تحقق منطق گفتوگویی است. گفتوگوی کارناوالی، گفتوگویی مردمی و عامیانه است که با حذف سوژهی مسلط حاکم، افراد را به گفتوگویی برابر مینشاند. باختین با پیش کشیدن مقولهی کارناوال، تضاد و تقابل فرهنگ عامیانه و فرهنگ رسمی را برجسته میکند؛ دو فرهنگ نیرومندی که هر یک خاستگاه نوع ویژهای از ادبیات هستند: ادبیات عامیانه و ادبیات رسمی. ادبیات عامیانه پیوند تنگاتنگی با منطق گفتوگویی دارد و به همین دلیل در مقابل ادبیات تکآوا و تکگفتاری رسمی میایستد.