تصویر سیاه سر و صدای باز و بسته شدن در زندان روی پاشته اش و پژواک آن صداهایی از تاریکی
صدای نگهبان: نجات شکندی مرخص. اسبابها جع! چیزی جا گذوشتی مسئولیت خودت! شنیدی نجات شکندی؟ تکرار کن
صدای شک وندی: مسئولیت خودم
صدای نگهبان: که چی؟
صدای شک وندی: چیزی جا ندارم
صدای نگهبان: چیزی جا نمی ذاری
صدای شک وندی: چیزی جا نمی ذارم
صدای نگهبان: از خریت! من جای تو بودم چیزی از اینجا با خودم نمی بردم. حالیته؟ نجات شکندی یه عکسی زده بودی سینه تیفال!
صدای شک وندی: زنم؟
صدای نگهبان: بذار باشه
صدای در که بر پاشنه ی خود می گردد و غران بسته می شود و پژواک آن ....
تصویر سیاه سر و صدای باز و بسته شدن در زندان روی پاشته اش و پژواک آن صداهایی از تاریکی
صدای نگهبان: نجات شکندی مرخص. اسبابها جع! چیزی جا گذوشتی مسئولیت خودت! شنیدی نجات شکندی؟ تکرار کن
صدای شک وندی: مسئولیت خودم
صدای نگهبان: که چی؟
صدای شک وندی: چیزی جا ندارم
صدای نگهبان: چیزی جا نمی ذاری
صدای شک وندی: چیزی جا نمی ذارم
صدای نگهبان: از خریت! من جای تو بودم چیزی از اینجا با خودم نمی بردم. حالیته؟ نجات شکندی یه عکسی زده بودی سینه تیفال!
صدای شک وندی: زنم؟
صدای نگهبان: بذار باشه
صدای در که بر پاشنه ی خود می گردد و غران بسته می شود و پژواک آن ....