کتاب نیه توچکا نوشتن فئودور داستایفسکی با ترجمه محمد قاضی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
پلات داستان سه بخش مختلف دارد. فصلهای اول تا سوم آن مربوط به خاطرات دوران کودکی نیه توچکا میشود؛ زمانی که با مادر و ناپدریاش در پترزبورگ زندگی میکرد تا لحظهی مرگ آنها. در فصلهای چهار و پنج نیه توچکا توسط پرنس ایکس به فرزندخواندگی پذیرفته میشود و آشنایی او و سردرگمی این دختر یتیم در دنیای اشراف را نشان میدهد. و در نهایت فصلهای آخر کتاب به سالهای نوجوانی او در خانوادهی الکساندرا میخائیلوونا میپردازد. نیه توچکا به برخی از رمز و رازهای زندگی گذشتهی خود مشکوک میشود و سرانجام سرنخی به شکل نامه به دستش میافتد.
یکی از مسائل مهم در آن دوره، جایگاه زنان در جامعه بود. داستایفسکی در کتاب نیه توچکا میخواست زنی را به تصویر بکشد که بااستعداد و دارای ارادهای فولادین بود، کسی که بهراحتی زیر بار جامعه خرد نمیشد و میتوانست قهرمان اصلی یک رمان باشد.