کتاب نویسندگان رئالیست آلمان در سده نوزدهم نوشته جورج لوکاچ با ترجمه علی اکبر معصوم بیگی, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل، نقد و بررسی، تراژدی هاینریش فون کلایست, سیمای واقعی گئورک میباشد.
جورج لوکاچ از بحثانگیزترین چهرههای عصر خود و زمانۀ ماست. در مقام فیلسوف مارکسیست از این امتیاز برخوردار است که نظریۀ مارکسیستی را بسط و پرورشی بسیار ژرف بخشیده. او را کسی دانستهاند که در طیف متنوعی از نویسندگان نفوذی بسیار مهم و نظرگیر داشته است: از مکتب فرانکفورت تا هایدگر، والتر بنیامین و سارتر. در جریان یک زندگی طولانی که او طی آن پس از جنگ جهانی اول در انقلاب مجارستان و بار دیگر در خیزش ایمره ناج (ناگی) نقش سیاسی فعال ایفا کرد، هم بهسبب نظراتش و هم بهسبب کردههای سیاسیاش، غالباً در رهگذر زهرآگینترین حملهها قرار گرفت. لوکاچ در درون جنبشهای کمونیستی به کژرویهایی از خط جاری حزب و نیز کوششهایی برای «تجدید نظر»، یا به سخن دیگر، سازشپذیرتر ساختن آموزۀ مارکسیستی متهم شد. در بیرون از حوزۀ مارکسیسم، او را غالباً یکی از سخنگویان اصلی ایدئولوژی فرهنگیِ چیرۀ کمونیستی شمردهاند و از این بابت که آشکارا با جنایتهای استالین به مخالفت برنخاسته است، به باد انتقادش گرفته اند.
کتاب نویسندگان رئالیست آلمان در سده نوزدهم نوشته جورج لوکاچ با ترجمه علی اکبر معصوم بیگی, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب شامل ادبیات ملل، نقد و بررسی، تراژدی هاینریش فون کلایست, سیمای واقعی گئورک میباشد.
جورج لوکاچ از بحثانگیزترین چهرههای عصر خود و زمانۀ ماست. در مقام فیلسوف مارکسیست از این امتیاز برخوردار است که نظریۀ مارکسیستی را بسط و پرورشی بسیار ژرف بخشیده. او را کسی دانستهاند که در طیف متنوعی از نویسندگان نفوذی بسیار مهم و نظرگیر داشته است: از مکتب فرانکفورت تا هایدگر، والتر بنیامین و سارتر. در جریان یک زندگی طولانی که او طی آن پس از جنگ جهانی اول در انقلاب مجارستان و بار دیگر در خیزش ایمره ناج (ناگی) نقش سیاسی فعال ایفا کرد، هم بهسبب نظراتش و هم بهسبب کردههای سیاسیاش، غالباً در رهگذر زهرآگینترین حملهها قرار گرفت. لوکاچ در درون جنبشهای کمونیستی به کژرویهایی از خط جاری حزب و نیز کوششهایی برای «تجدید نظر»، یا به سخن دیگر، سازشپذیرتر ساختن آموزۀ مارکسیستی متهم شد. در بیرون از حوزۀ مارکسیسم، او را غالباً یکی از سخنگویان اصلی ایدئولوژی فرهنگیِ چیرۀ کمونیستی شمردهاند و از این بابت که آشکارا با جنایتهای استالین به مخالفت برنخاسته است، به باد انتقادش گرفته اند.