کتاب من بامزه تر بود نوشته جیمز پترسون با ترجمه مریم رفیعی توسط انتشارات قطره با موضوع ادبیات, ادبیات نوجوان, داستان برای نوجوانان به چاپ رسیده است.
حواستان را جمع کنید و من، جیمی گریم، را تماشا کنید که با خندیدن، لحظه لحظه زندگی پر هیجانم در مدرسه راهنمایی را پشت سر میگذارم! تماشایم کنید که با جوکهایم در مسابقه بامزهترین بچه دنیا شرکت میکنم! شاهد باشید که چطور با هزاران طرفداری که پیدا کردهام سروکله میزنم. میگویند من بعضی وقتها خیلی بامزهام، ولی وقتی اوضاع واقعا سخت میشود، من بامزهتر بود!
قهرمان داستان جیمی پسری حساس و فکور است. او در حادثهای دو پایش را از دست میدهد. جیمی به تازگی از مدرسهاش که در شهر کوچکی بوده به مدرسهای دیگر در شهری بزرگ و ساحلی منتقل شده و در خانوادهای بسیار جدی فرزندخوانده میشود که شاید چندان هم منتظر فرزندخوانده نبودهاند. جیمی مادرخوانده را خاله صدا میکند. او گاهی به آشنایی که اسمش را عمو گذاشته، در رستوران کمک میکند. جیمی همیشه دچار قلدری برادرخواندهاش است و این خشونت را از چشم خانوادهاش پنهان میکند. کتاب مراحل مختلف سازگاری و پذیرفته شدن جیمی در خانواده و شهر جدیدش را نشان میدهد. با وجود شرایط سخت زندگیاش، روحیۀ طنزی همیشگی در کارها و کلام جیمی جریان دارد. طنزی که گاهی برای فراموش کردن شرایط زندگیاش و گاهی برای تلطیف روحیۀ دیگران است. او وقتی که با عمویش پشت دخل رستوران میایستد، مشتریها را با جوکهایش میخنداند یا در مدرسه تمام کلاس درس از دستش به قهقهه میافتند. جیمی که حالا به طنزش مشهور شده، در مسابقۀ طنزی شرکت میکند و برندۀ میشود. کلیدواژگان: طنز ، آموزنده، آموزش غیرمستقیم ایستادگی و مقاومت، خندهدرمانی، شفا یافتن از دردها، تحلیل نوجوان از شرایط زندگی، درک بیماری. جوایز در ایران: چهار ستارۀ شورای کتاب کودک گروه داستان ترجمه داستان واقعگرا، مناسب از دید مرکز ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی مکتوب (ماهنامه رشد).
کتاب من بامزه تر بود نوشته جیمز پترسون با ترجمه مریم رفیعی توسط انتشارات قطره با موضوع ادبیات, ادبیات نوجوان, داستان برای نوجوانان به چاپ رسیده است.
حواستان را جمع کنید و من، جیمی گریم، را تماشا کنید که با خندیدن، لحظه لحظه زندگی پر هیجانم در مدرسه راهنمایی را پشت سر میگذارم! تماشایم کنید که با جوکهایم در مسابقه بامزهترین بچه دنیا شرکت میکنم! شاهد باشید که چطور با هزاران طرفداری که پیدا کردهام سروکله میزنم. میگویند من بعضی وقتها خیلی بامزهام، ولی وقتی اوضاع واقعا سخت میشود، من بامزهتر بود!
قهرمان داستان جیمی پسری حساس و فکور است. او در حادثهای دو پایش را از دست میدهد. جیمی به تازگی از مدرسهاش که در شهر کوچکی بوده به مدرسهای دیگر در شهری بزرگ و ساحلی منتقل شده و در خانوادهای بسیار جدی فرزندخوانده میشود که شاید چندان هم منتظر فرزندخوانده نبودهاند. جیمی مادرخوانده را خاله صدا میکند. او گاهی به آشنایی که اسمش را عمو گذاشته، در رستوران کمک میکند. جیمی همیشه دچار قلدری برادرخواندهاش است و این خشونت را از چشم خانوادهاش پنهان میکند. کتاب مراحل مختلف سازگاری و پذیرفته شدن جیمی در خانواده و شهر جدیدش را نشان میدهد. با وجود شرایط سخت زندگیاش، روحیۀ طنزی همیشگی در کارها و کلام جیمی جریان دارد. طنزی که گاهی برای فراموش کردن شرایط زندگیاش و گاهی برای تلطیف روحیۀ دیگران است. او وقتی که با عمویش پشت دخل رستوران میایستد، مشتریها را با جوکهایش میخنداند یا در مدرسه تمام کلاس درس از دستش به قهقهه میافتند. جیمی که حالا به طنزش مشهور شده، در مسابقۀ طنزی شرکت میکند و برندۀ میشود. کلیدواژگان: طنز ، آموزنده، آموزش غیرمستقیم ایستادگی و مقاومت، خندهدرمانی، شفا یافتن از دردها، تحلیل نوجوان از شرایط زندگی، درک بیماری. جوایز در ایران: چهار ستارۀ شورای کتاب کودک گروه داستان ترجمه داستان واقعگرا، مناسب از دید مرکز ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی مکتوب (ماهنامه رشد).