کتاب من احمق

کتاب من احمق نوشته شیما کاتوزیان توسط انتشارات آراسبان با موضوع ادبیات فارسی، رمان، داستان‌های فارسی به چاپ رسیده است.

از خواب که بیدار شدم شکمم می گفت صبح زیبایی را شروع نکرده‌ام. صداها زیاد بودند صدای حرکت عقربه‌ی ثانیه شمار ساعت شماته دار روی دیوار پذیرایی زیاد بود. تاز یک عقربه ازک و قرمز زنگ آن همه ر و صدا بعید بود. انگار می‌خواست فریاد بزند که دارد می‌گذرد. نیازی نبود... من به زمان‌بندی دقیق عادت کرده بودم. ده دقیقه‌ی بعد صدای دوش آب حمام کوچک داخل اتاق خواب زیاد بود. انگار می خواست همه بدانند یک نفر دارد دوش می‌گیرد و به فاصله‌ی پانزده دقیقه بعد از قطع شدن آن صدا صدای جوشیدن آب داخل کتری روی اجاق آشپزخانه زیاد بود تمام این صداها در سکوت من با خودم زیادی زیاد بودند.

من همیشه عادت داشتمم آواز یخوانم و کار کنم با کسی حرف برنم حتی اگر به قیمت بیدار کردن کسی در آن وقت صبح باشد. ایمیل‌هایم را صبح‌ها چک کنم و قبل از نوشتن پاسخ‌ها، آها را بلند برای خودم بخوانمم . از نقد وحشیانه‌ی برنامه‌های احماقانه‌ی تلویزیون برای خودم و با صدای بلند لذت می‌بردم و خودم به خودم احسنت می‌گفتم. مدت زیادی نبود که به زندگی به شیوه‌ی فیلم‌نامه‌های سریالی عادت کرده بودم. آحر در سرسال ها همیشه باید یک نفر حرف بزند، حتی با خودش.

صداها در تلویزیون واقعی هستند اما شنیدن صدای عقربه ساعت و آب سرازیراز دوش و کتری جوشیده تا نه، طبیعی نیستند اصلا چند نفر در دنیا روزانه به این صداها گوش می‌دهند و حواسشان هست که در عین حال غصه بخورند؟ من نمی‌توانم باید یا گوش کنم یا غصه بخورم....

 

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
100,000 تومان
توضیحات

کتاب من احمق نوشته شیما کاتوزیان توسط انتشارات آراسبان با موضوع ادبیات فارسی، رمان، داستان‌های فارسی به چاپ رسیده است.

از خواب که بیدار شدم شکمم می گفت صبح زیبایی را شروع نکرده‌ام. صداها زیاد بودند صدای حرکت عقربه‌ی ثانیه شمار ساعت شماته دار روی دیوار پذیرایی زیاد بود. تاز یک عقربه ازک و قرمز زنگ آن همه ر و صدا بعید بود. انگار می‌خواست فریاد بزند که دارد می‌گذرد. نیازی نبود... من به زمان‌بندی دقیق عادت کرده بودم. ده دقیقه‌ی بعد صدای دوش آب حمام کوچک داخل اتاق خواب زیاد بود. انگار می خواست همه بدانند یک نفر دارد دوش می‌گیرد و به فاصله‌ی پانزده دقیقه بعد از قطع شدن آن صدا صدای جوشیدن آب داخل کتری روی اجاق آشپزخانه زیاد بود تمام این صداها در سکوت من با خودم زیادی زیاد بودند.

من همیشه عادت داشتمم آواز یخوانم و کار کنم با کسی حرف برنم حتی اگر به قیمت بیدار کردن کسی در آن وقت صبح باشد. ایمیل‌هایم را صبح‌ها چک کنم و قبل از نوشتن پاسخ‌ها، آها را بلند برای خودم بخوانمم . از نقد وحشیانه‌ی برنامه‌های احماقانه‌ی تلویزیون برای خودم و با صدای بلند لذت می‌بردم و خودم به خودم احسنت می‌گفتم. مدت زیادی نبود که به زندگی به شیوه‌ی فیلم‌نامه‌های سریالی عادت کرده بودم. آحر در سرسال ها همیشه باید یک نفر حرف بزند، حتی با خودش.

صداها در تلویزیون واقعی هستند اما شنیدن صدای عقربه ساعت و آب سرازیراز دوش و کتری جوشیده تا نه، طبیعی نیستند اصلا چند نفر در دنیا روزانه به این صداها گوش می‌دهند و حواسشان هست که در عین حال غصه بخورند؟ من نمی‌توانم باید یا گوش کنم یا غصه بخورم....

 

مشخصات
  • ناشر
    آراسبان
  • نویسنده
    شیما کاتوزیان
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1402
  • نوبت چاپ
    بیست و پنجم
  • تعداد صفحات
    100
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش