کتاب مفاهیم و رویکرد ها در آخرین جنبش های هنری قرن بیستم نوشته ادوارد لوسی اسمیت ترجمه علیرضا سمیع آذر توسط انتشارات موسسه فرهنگی پژوهشی نظر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب : جنبش های هنری ، رشته گرافیک
نوشتار حاضر مبحثی درباره سبکها و رویکردهای جنبشهای هنری خاصه مجسمهسازی و نقاشی و مفاهیم اساسی است آن که در نه فصل فراهم آمده است .این کتاب در سال 1945برای نخستین بار به چاپ رسید .اما از آن تاریخ چندین بار بازنویسی شده که آخرین آن، یعنی نسخه حاضر، پس از افزودن بخشهای جدید در سال 1997 از سوی موسسه انتشاراتی "تیمز وهادسن "چاپ و انتشار یافت .مترجم در مقدمه کتاب شرح میدهد که "در قرن بیستم هنر به طور وسیعی از کارکرد زینتی و اشرافی فاصله گرفته و پیوسته تلاش داشت تا نقشی متعهدانه را در پیش گیرد :هنر سده بیستم، که البته ریشه در تحولات چشمگیر نیمه دوم سده نوزدهم داشت، در این راه گاه به مسائل اجتماعی و انسانی و گاه به خود هنر متعهد شد .اما در مجموع هنر قرن بیستم و به ویژه نیمه دوم آن، بیش از همیشه درصدد تاثیر گذاشتن بر مخاطب خود بود .این پدیده تا حدی ناشی از نوعی نیاز فزاینده به خودنمایی در بین هنرمندان بود...گروهی در این وانفسا، تا بدان جا پیش رفتند که برهم زدن آرامش ذهنی تماشاگر و وارد ساختن شوک به او را هدف اصلی کارکرد هنری خود قرار دادند .دهههای آخرین قرن به ویژه، شاهد ظهور شیوههای متنوعی از کار هنری بود که همگی در نوعی اهتمام بیرحمانه برای ایجاد هراس و تشنج ذهن در مخاطب با یکدیگر شریک بودند...
مهمترین عامل در شکلگیری ظهور و تحولات جریانهای هنری در کشورهای آمریکا و اروپا...تا حد زیادی تابع شرایط اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم بود .در یک سو، اروپای خسته، سرخورده و ورشکسته از جنگ قرار داشت، و در طرف دیگر آمریکای پیروز از جنگ پاسیفیک که سودای تاریخی تصاحب دنیا را در سر میپروراند....در حالی که آمریکاییان جنبش پر هیجان پاپ را به دنیا معرفی میکردند، اروپاییان در سورئالیسم مایوسانه و خرمان اکسپرسیونیستی خود سیر میکردند .در آمریکا هیجان، غرور و سرمستی در گونههای مختلف هنر انتزاعی و رفتارها تجلی یافت، در حالی که هنرمندان اروپا همچنان به سنتهای شکلگرای تخریبی بری یاس و بدبینی خود نسبت به زندگی و حیات ادامه میدادند...نیمه دوم قرن به ویژه دو دهه آخرین آن، شاهد ظهور گرایشهایی بود که پیوسته بر اهمیت "موضوع "در مقابل "ساختار شکلی و زیبایی شناسانه "اثر هنری تاکید میورزید .این جرایان فکری بستر مناسبی برای گسترش جنبشهایی همچون فمینیسم فراهم ساخته و از آن مهمتر نوعی هم نوایی جمعی و گروهگرایی را ترویج کرد....
کتاب مفاهیم و رویکرد ها در آخرین جنبش های هنری قرن بیستم نوشته ادوارد لوسی اسمیت ترجمه علیرضا سمیع آذر توسط انتشارات موسسه فرهنگی پژوهشی نظر به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب : جنبش های هنری ، رشته گرافیک
نوشتار حاضر مبحثی درباره سبکها و رویکردهای جنبشهای هنری خاصه مجسمهسازی و نقاشی و مفاهیم اساسی است آن که در نه فصل فراهم آمده است .این کتاب در سال 1945برای نخستین بار به چاپ رسید .اما از آن تاریخ چندین بار بازنویسی شده که آخرین آن، یعنی نسخه حاضر، پس از افزودن بخشهای جدید در سال 1997 از سوی موسسه انتشاراتی "تیمز وهادسن "چاپ و انتشار یافت .مترجم در مقدمه کتاب شرح میدهد که "در قرن بیستم هنر به طور وسیعی از کارکرد زینتی و اشرافی فاصله گرفته و پیوسته تلاش داشت تا نقشی متعهدانه را در پیش گیرد :هنر سده بیستم، که البته ریشه در تحولات چشمگیر نیمه دوم سده نوزدهم داشت، در این راه گاه به مسائل اجتماعی و انسانی و گاه به خود هنر متعهد شد .اما در مجموع هنر قرن بیستم و به ویژه نیمه دوم آن، بیش از همیشه درصدد تاثیر گذاشتن بر مخاطب خود بود .این پدیده تا حدی ناشی از نوعی نیاز فزاینده به خودنمایی در بین هنرمندان بود...گروهی در این وانفسا، تا بدان جا پیش رفتند که برهم زدن آرامش ذهنی تماشاگر و وارد ساختن شوک به او را هدف اصلی کارکرد هنری خود قرار دادند .دهههای آخرین قرن به ویژه، شاهد ظهور شیوههای متنوعی از کار هنری بود که همگی در نوعی اهتمام بیرحمانه برای ایجاد هراس و تشنج ذهن در مخاطب با یکدیگر شریک بودند...
مهمترین عامل در شکلگیری ظهور و تحولات جریانهای هنری در کشورهای آمریکا و اروپا...تا حد زیادی تابع شرایط اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم بود .در یک سو، اروپای خسته، سرخورده و ورشکسته از جنگ قرار داشت، و در طرف دیگر آمریکای پیروز از جنگ پاسیفیک که سودای تاریخی تصاحب دنیا را در سر میپروراند....در حالی که آمریکاییان جنبش پر هیجان پاپ را به دنیا معرفی میکردند، اروپاییان در سورئالیسم مایوسانه و خرمان اکسپرسیونیستی خود سیر میکردند .در آمریکا هیجان، غرور و سرمستی در گونههای مختلف هنر انتزاعی و رفتارها تجلی یافت، در حالی که هنرمندان اروپا همچنان به سنتهای شکلگرای تخریبی بری یاس و بدبینی خود نسبت به زندگی و حیات ادامه میدادند...نیمه دوم قرن به ویژه دو دهه آخرین آن، شاهد ظهور گرایشهایی بود که پیوسته بر اهمیت "موضوع "در مقابل "ساختار شکلی و زیبایی شناسانه "اثر هنری تاکید میورزید .این جرایان فکری بستر مناسبی برای گسترش جنبشهایی همچون فمینیسم فراهم ساخته و از آن مهمتر نوعی هم نوایی جمعی و گروهگرایی را ترویج کرد....