کتاب معماری و انفصال نوشته برنارد چومی با ترجمه حسام عشقی صنعتی، مرتضی نیک فطرت توسط انتشارات فکر نو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: معماری، فنی و مهندسی، طراحی و معماری
کتاب «معماری و انفصال»؛ حاصل مقالات و نوشتارهای انتقادی برنارد چومی در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۱، تحلیلی روشن و محرّک از مسائلی کلیدی است که مباحثِ معمارانهٔ بیش از دو دههٔ گذشته را مورد نقد و بررسی قرار میدهد؛ از تئوری دیکانستراکشن گرفته تا ملاحظات جدید مرتبط با مفاهیم رویداد و برنامه، در این کتاب گنجانده شده است. چومی در این کتاب به بیان دیدگاههای فلسفی خود در باب معماری، بهصورت مجموعهای از مقالات، پرداخته است. او استدلال میکند که انفصال میان فضاها و کاربردشان، اشیا و رویدادها، ذات و معنا، امروزه دیگر امری تصادفی نیست؛ اما هنگامیکه این انفصال به یک رویارویی معماری تبدیل میشود، رابطهٔ جدید لذّت و خشونت اتفاق میافتد.
چومی در این کتاب موشکافانه، تناقضات، دوگانگیها و تفاسیر حاشیهای معماری را آشکار مینماید، چراکه معتقد است معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود باشد؛ بینشی که تحت سیطرهٔ قواعد و چارچوبهای از پیش مفروض به ورطهٔ فراموشی افتاده است. به اعتقاد چومی، معماری باید با به چالش کشیدن و تشکیک در ساختارهای موجود، به ماهیتِ متلاشی و ازهمگسیختهٔ جهان معاصر پاسخ دهد.
کتاب معماری و انفصال نوشته برنارد چومی با ترجمه حسام عشقی صنعتی، مرتضی نیک فطرت توسط انتشارات فکر نو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: معماری، فنی و مهندسی، طراحی و معماری
کتاب «معماری و انفصال»؛ حاصل مقالات و نوشتارهای انتقادی برنارد چومی در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۱، تحلیلی روشن و محرّک از مسائلی کلیدی است که مباحثِ معمارانهٔ بیش از دو دههٔ گذشته را مورد نقد و بررسی قرار میدهد؛ از تئوری دیکانستراکشن گرفته تا ملاحظات جدید مرتبط با مفاهیم رویداد و برنامه، در این کتاب گنجانده شده است. چومی در این کتاب به بیان دیدگاههای فلسفی خود در باب معماری، بهصورت مجموعهای از مقالات، پرداخته است. او استدلال میکند که انفصال میان فضاها و کاربردشان، اشیا و رویدادها، ذات و معنا، امروزه دیگر امری تصادفی نیست؛ اما هنگامیکه این انفصال به یک رویارویی معماری تبدیل میشود، رابطهٔ جدید لذّت و خشونت اتفاق میافتد.
چومی در این کتاب موشکافانه، تناقضات، دوگانگیها و تفاسیر حاشیهای معماری را آشکار مینماید، چراکه معتقد است معماری باید نمود کالبدی ذهنیت و بینش زمان خود باشد؛ بینشی که تحت سیطرهٔ قواعد و چارچوبهای از پیش مفروض به ورطهٔ فراموشی افتاده است. به اعتقاد چومی، معماری باید با به چالش کشیدن و تشکیک در ساختارهای موجود، به ماهیتِ متلاشی و ازهمگسیختهٔ جهان معاصر پاسخ دهد.