کتاب لوفور برای معماران نوشته ناتانیل کلمن با ترجمه دکتر سپیده برزگر، توسط انتشارات فکر نو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مهندسی معماری, فلسفه معماری، مبانی نظری معماری, برنامه ریزی شهری و طراحی شهری
بهرغم آنکه از سال ۱۹۹۱ م.، با ترجمۀ شاهکار آنری لوفور یعنی کتاب تولید فضا (۱۹۷۴)، محبوبیت و شهرت او در میان انگلیسیزبانان رو به افزایش گذاشته؛ اما تاکنون توجه اندکی به تأثیرگذاری اندیشۀ او بر تولید واقعی معماری و شهر شده است. در حال حاضر، آثار لوفور در بیشترِ مراکز آموزش معماری، برنامهریزی شهری و طراحی شهری تدریس میشود. بااین حال، همچنان، تبدیل پیام لوفور به عمل، دست نیافتنی به نظر میرسد؛ زیرا در آثار او، دو جنبۀ چالش برانگیز برای مخاطبان انگلیسی زبان وجود دارد: یکی، رمانتیسم؛ و دیگری، آرمانشهرگرایی که در عین تقابل با مدرنیته، خواهان ترقیاند. به حتم، جهتگیری بدبینانۀ دوران معاصر نسبت به رمانتیسم و آرمانشهرگرایی مانع از آن شده است تا دیدگاههای لوفور از حوزۀ نظری به موقعیتهای به راستی، تأثیرگذار بر عمل تبدیل شوند. تلاش برای درک معماری و شهرسازی با تأکید بر آرای لوفور و تبدیل آن به عمل -بدون توجه به آرمانشهرگرایی و رمانتیسم- ممکن است آنها را بی تأثیر سازد.
شاید در جهان امروز، آرمانشهرگرایی جایی نداشته باشد؛ اما لوفور این ایده را آنچنان نمایان میسازد که گویی چارۀ دیگری برای درمان جداماندگی سیاست از اجتماع وجود ندارد. شاید خواستن امور محالِ ممکن منجر به شکست شود؛ اما همانگونه که لوفور نشان میدهد، این کار نخستین گام به سوی دیگر ممکنهاست. برای اندیشیدن همراه با لوفور، باید به آرمانشهر نیز، اندیشید تا بتوان با آن موضوعی ارتباط یافت که پایدارترین و همچنین، بنیادیترین مسئله در نگاه او به شهر و ساکنان آن است.
کتاب لوفور برای معماران نوشته ناتانیل کلمن با ترجمه دکتر سپیده برزگر، توسط انتشارات فکر نو به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: مهندسی معماری, فلسفه معماری، مبانی نظری معماری, برنامه ریزی شهری و طراحی شهری
بهرغم آنکه از سال ۱۹۹۱ م.، با ترجمۀ شاهکار آنری لوفور یعنی کتاب تولید فضا (۱۹۷۴)، محبوبیت و شهرت او در میان انگلیسیزبانان رو به افزایش گذاشته؛ اما تاکنون توجه اندکی به تأثیرگذاری اندیشۀ او بر تولید واقعی معماری و شهر شده است. در حال حاضر، آثار لوفور در بیشترِ مراکز آموزش معماری، برنامهریزی شهری و طراحی شهری تدریس میشود. بااین حال، همچنان، تبدیل پیام لوفور به عمل، دست نیافتنی به نظر میرسد؛ زیرا در آثار او، دو جنبۀ چالش برانگیز برای مخاطبان انگلیسی زبان وجود دارد: یکی، رمانتیسم؛ و دیگری، آرمانشهرگرایی که در عین تقابل با مدرنیته، خواهان ترقیاند. به حتم، جهتگیری بدبینانۀ دوران معاصر نسبت به رمانتیسم و آرمانشهرگرایی مانع از آن شده است تا دیدگاههای لوفور از حوزۀ نظری به موقعیتهای به راستی، تأثیرگذار بر عمل تبدیل شوند. تلاش برای درک معماری و شهرسازی با تأکید بر آرای لوفور و تبدیل آن به عمل -بدون توجه به آرمانشهرگرایی و رمانتیسم- ممکن است آنها را بی تأثیر سازد.
شاید در جهان امروز، آرمانشهرگرایی جایی نداشته باشد؛ اما لوفور این ایده را آنچنان نمایان میسازد که گویی چارۀ دیگری برای درمان جداماندگی سیاست از اجتماع وجود ندارد. شاید خواستن امور محالِ ممکن منجر به شکست شود؛ اما همانگونه که لوفور نشان میدهد، این کار نخستین گام به سوی دیگر ممکنهاست. برای اندیشیدن همراه با لوفور، باید به آرمانشهر نیز، اندیشید تا بتوان با آن موضوعی ارتباط یافت که پایدارترین و همچنین، بنیادیترین مسئله در نگاه او به شهر و ساکنان آن است.