کتاب قطاری به مقصد دیروز

کتاب قطاری به مقصد دیروز نوشته خشایار کدیور توسط انتشارات کیان افراز به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: زبان و ادبیات فارسی، رمان های فارسی، داستان های فارسی

رمان «قطاری به مقصد دیروز» در سه خط زمانی هزارونهصدوده، هزارونهصدوچهل و هزارونهصدونود جلو می‌رود و حکایت متغیر زمان است. متغیری که باعث می‌شود امروزهای عادی و خسته‌کننده تبدیل به دیروزهایی ارزشمند و دست‌نیافتنی بشوند. متغیری که انسان را در هر دوره‌ای فریب می‌دهد که دارد در «دورهٔ جدید» زندگی می‌کند. وقتی از بالا به بُعد زمان نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که همهٔ ما نه در زمان حال که در ماتریسی از گذشته، حال و آینده زندگی می‌کنیم. اتفاقات رمان هم همین واقعیت را تایید می‌کند و این سه خط زمانی علی‌رغم فاصلهٔ چند دهه‌ای، با هم جلو می‌روند:

نیمه مارچ هزارونهصدوچهل بود که استیونِ سی‌ودو ساله در ایوان خانه‌اش نشسته بود و مشغول مطالعهٔ روزنامهٔ نیویورک تایمزبود. از بارانِ شب گذشته، چمن‌های جلوی خانه بوی تازگی می‌داد و آجرهای خانه به رنگ قرمزقهوه‌ای درآمده بودند؛ درست هم‌رنگ موهای استیون. چشمان سبزآبی او هم به رنگ آبِ رودخانهٔ کانوهابود که با حیاط خانه کمتر از صد متر فاصله داشت. با اینکه دمای هوا در آن‌وقت از سال کمتر از پانزده درجه بود، اما او دوست داشت صبحانه را در ایوان خانه‌اش بخورد.

شاید با این کار حس پیروزی دوباره در او زنده می‌شد. چند هفته پیش بالاخره توانسته بود سهم ویلیام اسپنسر، عموی خود را، با قیمت مناسبی بخرد و به‌تنهایی صاحبِ خانه و زمین‌های خانوادگی‌شان شود. تا پیش از آن هم او و مادرش تنها ساکنین عمارت بودند اما باید هر ماه برای خانه و مزارع به ویلیام اجاره می‌پرداختند. عمارت اسپنسرها شش اتاق خواب داشت و برای استیون و مادرش بسیار بزرگ بود اما استیون آن عمارت را فراتر از خانه‌ای برای زندگی می‌دانست؛ آنجا جعبهٔ خاطرات او بود. هر اتاق لحظات زیبایی را در ذهنش تداعی می‌کرد. گویی با زیستن در آن خانه هر روز دفترچهٔ خاطراتش را ورق می‌زد.»

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • ناموجود
ناموجود
توضیحات

کتاب قطاری به مقصد دیروز نوشته خشایار کدیور توسط انتشارات کیان افراز به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: زبان و ادبیات فارسی، رمان های فارسی، داستان های فارسی

رمان «قطاری به مقصد دیروز» در سه خط زمانی هزارونهصدوده، هزارونهصدوچهل و هزارونهصدونود جلو می‌رود و حکایت متغیر زمان است. متغیری که باعث می‌شود امروزهای عادی و خسته‌کننده تبدیل به دیروزهایی ارزشمند و دست‌نیافتنی بشوند. متغیری که انسان را در هر دوره‌ای فریب می‌دهد که دارد در «دورهٔ جدید» زندگی می‌کند. وقتی از بالا به بُعد زمان نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که همهٔ ما نه در زمان حال که در ماتریسی از گذشته، حال و آینده زندگی می‌کنیم. اتفاقات رمان هم همین واقعیت را تایید می‌کند و این سه خط زمانی علی‌رغم فاصلهٔ چند دهه‌ای، با هم جلو می‌روند:

نیمه مارچ هزارونهصدوچهل بود که استیونِ سی‌ودو ساله در ایوان خانه‌اش نشسته بود و مشغول مطالعهٔ روزنامهٔ نیویورک تایمزبود. از بارانِ شب گذشته، چمن‌های جلوی خانه بوی تازگی می‌داد و آجرهای خانه به رنگ قرمزقهوه‌ای درآمده بودند؛ درست هم‌رنگ موهای استیون. چشمان سبزآبی او هم به رنگ آبِ رودخانهٔ کانوهابود که با حیاط خانه کمتر از صد متر فاصله داشت. با اینکه دمای هوا در آن‌وقت از سال کمتر از پانزده درجه بود، اما او دوست داشت صبحانه را در ایوان خانه‌اش بخورد.

شاید با این کار حس پیروزی دوباره در او زنده می‌شد. چند هفته پیش بالاخره توانسته بود سهم ویلیام اسپنسر، عموی خود را، با قیمت مناسبی بخرد و به‌تنهایی صاحبِ خانه و زمین‌های خانوادگی‌شان شود. تا پیش از آن هم او و مادرش تنها ساکنین عمارت بودند اما باید هر ماه برای خانه و مزارع به ویلیام اجاره می‌پرداختند. عمارت اسپنسرها شش اتاق خواب داشت و برای استیون و مادرش بسیار بزرگ بود اما استیون آن عمارت را فراتر از خانه‌ای برای زندگی می‌دانست؛ آنجا جعبهٔ خاطرات او بود. هر اتاق لحظات زیبایی را در ذهنش تداعی می‌کرد. گویی با زیستن در آن خانه هر روز دفترچهٔ خاطراتش را ورق می‌زد.»

مشخصات
  • ناشر
    کیان افراز
  • نویسنده
    خشایار خدیور
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1396
  • نوبت چاپ
    اول
  • تعداد صفحات
    120
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش