کتاب فلسفه (ایده های بزرگ به زبان ساده) نوشته ویل باکینگهام، پیتر جی کینگ، جان مارنبن، داگلاس برنم، کلایو هیل، مارکس ویکس ترجمه شهاب الدین عباسی توسط انتشارات نخستین با موضوع روانشناسی، جنبه های روانشناسی به چاپ رسیده است.
فلسفه شاید انطور که خیلی ها گمان می کنند، فقط جولانگاه و میدا فعالیت متفکران درخشان و غیرعادی نیست، کاری است که هر کس می تواند انجام بدهد . وقتی سرگرم مشغله های روزمره نیستیم و فرصت آن را پیدا می کنیم که به فکر فرو بریم و از خود بپرسیم زندگی چیست و جهان چه معنایی دارد؟ در واقع داریم کار فلسفی می کنیم.
ما انسان ها بنا بر طبیعت مان موجودات کنجکوی هستیم و ناگریز در مورد جهان پیرامون خود و جایگاهمان در آن به حیرت می افتیم و می اندیشیم . اگر چه ممکن است متوجه ان نشویم، ما هر وقت فکر می کنیم و سرگرم استدالال می شویم، داریم به طرزی فلیفی می اندیشیم. فلسفه بیش از این که پاسخ ارائه بدهد راجع به روند سعی و تلاش برای یافتن این پاسخ هاست. فلسفه این کار را به مدد فکر کردن انجام می دهد نه با پذیرفتن بی چون و چرای ایده ها و نظرات مرسوم یا مرجعیت سنتی. و این کار لذت و هیجان زیادی دارد. می توانیم همان هیجان و جنب و جوشی را که فلسفه بگیریم که از فعالیت جسمی می گیریمو همان لذتی را از آن ببریم که فهم آثار هنری می بریم. و مهم تر این که این رضایت خاطر را پیدا می کنیم که به اعتقادات و ایده هایی دست می یابیم که حاصل عقل و استدلال فردی خودمان است.
کتاب فلسفه (ایده های بزرگ به زبان ساده) نوشته ویل باکینگهام، پیتر جی کینگ، جان مارنبن، داگلاس برنم، کلایو هیل، مارکس ویکس ترجمه شهاب الدین عباسی توسط انتشارات نخستین با موضوع روانشناسی، جنبه های روانشناسی به چاپ رسیده است.
فلسفه شاید انطور که خیلی ها گمان می کنند، فقط جولانگاه و میدا فعالیت متفکران درخشان و غیرعادی نیست، کاری است که هر کس می تواند انجام بدهد . وقتی سرگرم مشغله های روزمره نیستیم و فرصت آن را پیدا می کنیم که به فکر فرو بریم و از خود بپرسیم زندگی چیست و جهان چه معنایی دارد؟ در واقع داریم کار فلسفی می کنیم.
ما انسان ها بنا بر طبیعت مان موجودات کنجکوی هستیم و ناگریز در مورد جهان پیرامون خود و جایگاهمان در آن به حیرت می افتیم و می اندیشیم . اگر چه ممکن است متوجه ان نشویم، ما هر وقت فکر می کنیم و سرگرم استدالال می شویم، داریم به طرزی فلیفی می اندیشیم. فلسفه بیش از این که پاسخ ارائه بدهد راجع به روند سعی و تلاش برای یافتن این پاسخ هاست. فلسفه این کار را به مدد فکر کردن انجام می دهد نه با پذیرفتن بی چون و چرای ایده ها و نظرات مرسوم یا مرجعیت سنتی. و این کار لذت و هیجان زیادی دارد. می توانیم همان هیجان و جنب و جوشی را که فلسفه بگیریم که از فعالیت جسمی می گیریمو همان لذتی را از آن ببریم که فهم آثار هنری می بریم. و مهم تر این که این رضایت خاطر را پیدا می کنیم که به اعتقادات و ایده هایی دست می یابیم که حاصل عقل و استدلال فردی خودمان است.