کتاب غریزه جنسی و سرکوبی آن در جوامع ابتدایی نوشته برانیسلاو مالینوفسکی با ترجمه محسن ثلاثی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
کتاب غریزه جنسی و سرکوبی آن در جوامع ابتدایی حاصل یک تحقیق و کار میدانی است که در جامه تروبریاند گینه نو واقع در اقیانوس آرام به وسیله مالینفسکی انجام میشود. این کتاب در واقع به نوعی مقایسه دو جامعه مادر تبار (در جزایر مذکور) و پدر تبار (جامعه اروپا و امریکا) و نیز مقایسه تفاوت های طبقات مختلف جوامع کنونی با هم و با جوامع ابتداییاست. همچنین در این کتاب به وضوح ارتباط علومی همچون روانشناسی ٬ روانکاوی ٬ انسان شناسی و جامعه شناسی مورد بررسی قرار می گیرد.
هرچـه نوشتـههای فرویـد را بیشتر خواندم، در کل به پذیرش نتایج او کمتر گرایش پیدا کردم، به ویژه آن بخش از نظریههای فروید که بیشتر از همه داغ روانکاوی بر خـود دارند. من در مقـام انسانشناس، به ویژه احساس میکنم نظریههای بلند پروازانه فروید درباره مردم ابتدایی و فرضیات او درباره بنیاد نهادهای انسانی و تاریخ فرهنگ، میباید بر پایه دانش درست از زندگی مردم ابتـدایی و همچنین جنبههای خـودآگاه یا ناخـودآگاه ذهن بشر استوار میبود. گذشته از اینها ازدواج گروهی، توتمیسم، پرهیز از مادرزن و جادو، هیچ یک در «ناخودآگاه» رخ نمیدهد. همه اینها وقایعی یکسره جامعهشناختی و فرهنگیاند که پرداخت نظریه پردازانه آنها به نوعی تجربه نیاز دارد که نمیتوان در اتاق مشاوره به دست آورد.
کتاب غریزه جنسی و سرکوبی آن در جوامع ابتدایی نوشته برانیسلاو مالینوفسکی با ترجمه محسن ثلاثی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
کتاب غریزه جنسی و سرکوبی آن در جوامع ابتدایی حاصل یک تحقیق و کار میدانی است که در جامه تروبریاند گینه نو واقع در اقیانوس آرام به وسیله مالینفسکی انجام میشود. این کتاب در واقع به نوعی مقایسه دو جامعه مادر تبار (در جزایر مذکور) و پدر تبار (جامعه اروپا و امریکا) و نیز مقایسه تفاوت های طبقات مختلف جوامع کنونی با هم و با جوامع ابتداییاست. همچنین در این کتاب به وضوح ارتباط علومی همچون روانشناسی ٬ روانکاوی ٬ انسان شناسی و جامعه شناسی مورد بررسی قرار می گیرد.
هرچـه نوشتـههای فرویـد را بیشتر خواندم، در کل به پذیرش نتایج او کمتر گرایش پیدا کردم، به ویژه آن بخش از نظریههای فروید که بیشتر از همه داغ روانکاوی بر خـود دارند. من در مقـام انسانشناس، به ویژه احساس میکنم نظریههای بلند پروازانه فروید درباره مردم ابتدایی و فرضیات او درباره بنیاد نهادهای انسانی و تاریخ فرهنگ، میباید بر پایه دانش درست از زندگی مردم ابتـدایی و همچنین جنبههای خـودآگاه یا ناخـودآگاه ذهن بشر استوار میبود. گذشته از اینها ازدواج گروهی، توتمیسم، پرهیز از مادرزن و جادو، هیچ یک در «ناخودآگاه» رخ نمیدهد. همه اینها وقایعی یکسره جامعهشناختی و فرهنگیاند که پرداخت نظریه پردازانه آنها به نوعی تجربه نیاز دارد که نمیتوان در اتاق مشاوره به دست آورد.