کتاب عکاسی همه چیز را دگرگون میکند نوشته ماروین هفرمن توسط انتشارات کتاب پرگار به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: عکاسی ، فلسفه عکاسی، آنچه باید ببینیم و آنچه که باید. انجام دهیم،آشنایی با فنون عکاسی میباشد.
کتاب در شش بخش اصلی به تاثیر عکاسی در شاخههای گوناگون میپردازد. عکاسی آنچه را میخواهیم دگرگون میکند، عکاسی آنچه را میبینیم دگرگون میکند، عکاسی کسی را که هستیم که دگرگون میکند، عکاسی کاری را که میکنیم دگرگون میکند، عکاسی جایی را که میرویم دگرگون میکند، عکاسی چیزی را که به یاد میآوریم دگرگون میکند، عنوان بخشهای اصلی این کتاب هستند که در هر کدام با ارائه مقالاتی تاثیر عکاسی را نه به عنوان «عکاسی به خودی خود» بلکه به عنوان «عرصهای برای مطالعه بررسی میکند.
«عکاسی به خودی خود هیچ هویتی ندارد. موقعیتش به عنوان تکنولوژی با مناسبات قدرتی که آن را به کار میگیرند تغییر میکند. سرشتش به عنوان یک کردوکار به نهادها و عاملانی وابسته است که آن را تعریف میکنند و به کار میاندازند. کارکردش به عنوان یک شیوه تولید فرهنگس با شرایط مشخصی از هستی پیوند دارد و محصولاتش فقط در چارچوب جریانهای ویژهای که دارند روشن و بامعنایند. تاریخش اصلا یکپارچگی ندارد. عکسی بارقهای در میان عرصه فضاهای نهادی است، این عرصه است که ما باید آن را بررسی کنیم نه عکاسی به خودی خود.»
کتاب عکاسی همه چیز را دگرگون میکند نوشته ماروین هفرمن توسط انتشارات کتاب پرگار به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: عکاسی ، فلسفه عکاسی، آنچه باید ببینیم و آنچه که باید. انجام دهیم،آشنایی با فنون عکاسی میباشد.
کتاب در شش بخش اصلی به تاثیر عکاسی در شاخههای گوناگون میپردازد. عکاسی آنچه را میخواهیم دگرگون میکند، عکاسی آنچه را میبینیم دگرگون میکند، عکاسی کسی را که هستیم که دگرگون میکند، عکاسی کاری را که میکنیم دگرگون میکند، عکاسی جایی را که میرویم دگرگون میکند، عکاسی چیزی را که به یاد میآوریم دگرگون میکند، عنوان بخشهای اصلی این کتاب هستند که در هر کدام با ارائه مقالاتی تاثیر عکاسی را نه به عنوان «عکاسی به خودی خود» بلکه به عنوان «عرصهای برای مطالعه بررسی میکند.
«عکاسی به خودی خود هیچ هویتی ندارد. موقعیتش به عنوان تکنولوژی با مناسبات قدرتی که آن را به کار میگیرند تغییر میکند. سرشتش به عنوان یک کردوکار به نهادها و عاملانی وابسته است که آن را تعریف میکنند و به کار میاندازند. کارکردش به عنوان یک شیوه تولید فرهنگس با شرایط مشخصی از هستی پیوند دارد و محصولاتش فقط در چارچوب جریانهای ویژهای که دارند روشن و بامعنایند. تاریخش اصلا یکپارچگی ندارد. عکسی بارقهای در میان عرصه فضاهای نهادی است، این عرصه است که ما باید آن را بررسی کنیم نه عکاسی به خودی خود.»