کتاب شیفتگی ها نوشته خابیر ماریاس با ترجمه مهسا ملک مرزبان, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل، ادبیات داستانی، رمان خارجی
در کتاب شیفتگیها دو شخصیت اصلی به نام میگوئل و لوئیزا وجود دارد که زن و شوهر هستند. آنها هر روز به کافهای مشهور و زیبا میروند و صبحانه را در آن مکان میخورند، زنی در این کافه با آنها آشنا میشود و سعی میکند به آنها نزدیک شود.
پس از مدتی میگوئل به قتل میرسد و همین موضوع باعث میشود این دو زن به مرور زمان به یکدیگر نزدیک شوند و در ادامه خابیر ماریاس (Javier Marias) رازی نهان و بزرگ را آشکار میکند. به همین دلیل رمان شیفتگیها برای شما فضایی دوگانه به وجود آورده است، فضایی مملو از عشق و معما و راهی که این دو را با یکدیگر پیوند میزند.
ماریا دولز در کافه ای در مادرید که هر روز قبل از رفتن به کار در آنجا صبحانه اش را می خورد، شیفته ی زن و مردی می شود که مانند او، هر صبح به آنجا می آیند. اگرچه توضیحش برای ماریا سخت است، اما مشاهده ی زندگی بی نقص آن ها (البته در نظر ماریا)، به او کمک می کند تا اندکی از کسالت های زندگی خودش فاصله بگیرد. اما همین مشاهده های ساده، زمانی به ماجرایی پیچیده تبدیل می شود که مرد، با ضربات چاقو در خیابان کشته می شود. ماریا پس از این اتفاق، سعی می کند به زن که اکنون بیوه شده، نزدیک شود و به او تسلی بدهد. او در خانه ی آن ها، با مردی آشنا می شود که اطلاعات جدیدی را از ماجرای قتل برملا می کند. کتاب شیفتگی ها، اثری است که به پرسش های مربوط به عشق و مرگ، و سرشت تغییرپذیر حقیقت می پردازد.
کتاب شیفتگی ها نوشته خابیر ماریاس با ترجمه مهسا ملک مرزبان, توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل، ادبیات داستانی، رمان خارجی
در کتاب شیفتگیها دو شخصیت اصلی به نام میگوئل و لوئیزا وجود دارد که زن و شوهر هستند. آنها هر روز به کافهای مشهور و زیبا میروند و صبحانه را در آن مکان میخورند، زنی در این کافه با آنها آشنا میشود و سعی میکند به آنها نزدیک شود.
پس از مدتی میگوئل به قتل میرسد و همین موضوع باعث میشود این دو زن به مرور زمان به یکدیگر نزدیک شوند و در ادامه خابیر ماریاس (Javier Marias) رازی نهان و بزرگ را آشکار میکند. به همین دلیل رمان شیفتگیها برای شما فضایی دوگانه به وجود آورده است، فضایی مملو از عشق و معما و راهی که این دو را با یکدیگر پیوند میزند.
ماریا دولز در کافه ای در مادرید که هر روز قبل از رفتن به کار در آنجا صبحانه اش را می خورد، شیفته ی زن و مردی می شود که مانند او، هر صبح به آنجا می آیند. اگرچه توضیحش برای ماریا سخت است، اما مشاهده ی زندگی بی نقص آن ها (البته در نظر ماریا)، به او کمک می کند تا اندکی از کسالت های زندگی خودش فاصله بگیرد. اما همین مشاهده های ساده، زمانی به ماجرایی پیچیده تبدیل می شود که مرد، با ضربات چاقو در خیابان کشته می شود. ماریا پس از این اتفاق، سعی می کند به زن که اکنون بیوه شده، نزدیک شود و به او تسلی بدهد. او در خانه ی آن ها، با مردی آشنا می شود که اطلاعات جدیدی را از ماجرای قتل برملا می کند. کتاب شیفتگی ها، اثری است که به پرسش های مربوط به عشق و مرگ، و سرشت تغییرپذیر حقیقت می پردازد.