کتاب شیطان و دوشیزه پریم نوشته پائولوکوئلیو ترجمه ایلیا حریری توسط انتشارات مکتوب با موضوع رمان، داستان، داستان های خارجی، ادبیات ملل به چاپ رسیده است.
شیطان و دوشیزه پریم یکی از سه گانه های پائولو کوئیلو است که طبق گفته خود نویسنده باید به دنباله ی کتاب های کنار رود پیدار نشستم و گریستم، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد. خوانده شود. پی رنگ اصلی کتاب که تقریبا بن مایه تمام نوشته های کوئیلو را شامل می شود، نگاهی فلسفی –دینی، نسبت به نیکی و بدی، پاکی و زشتی در هستی و انسان است. او به دنبال نتیجه ای برای این نظریه است که، آیا انسان ذاتا شر است؟ در کتاب شیطان و دوشیزه پریم علاوه بر پرداخت به موضوع بالا نویسنده این موضوع را در تمام مسیر داستان به دوش میکشد که آیا:همه ما گنهکاریم و گناه نکردن در نتیجه در دسترس نبودن گناه است ؟
داستان از جایی شروع میشود که:
یک غریبه به روستای دور افتاده ویسکوز میرسد، همراهش کوله پشتی حاوی یک دفتر ضخیم و یازده شمش طلا میباشد. او به دنبال پاسخ به یک سؤال است که او را عذاب میدهد: آیا انسانها، در اصل، خوب یا بد هستند؟ در خوشامدگویی به خارج از کشور مرموز، کل روستا به عنوان مفسر طرح پیچیده خود، که برای همیشه زندگی خود را نشان میدهد، میشود.در دنیا دو مقوله «خیر» و «شر» وجود دارند که همیشه در تضاد هم قرار دارند. در این کتاب، به همین دو مقوله پرداخته شده که یکسوی آن خدای یگانه و سوی دیگر شیطان؛ قرار دارند.این کتاب سومین و آخرین کتاب از سه گانهٔ پائولو کوئلیو است. در هر کدام از این کتابها به یک هفته زندگی انسانهایی معمولی پرداخته میشود، که هر کدام، به یک باره خود را پیشروی عشق، مرگ، یا قدرت میابند.
نزدیک پانزده سال بود که برتای پیر، هر روزش را به نشستن جلو در خانهاش میگذراند. اهالی ویسکوز میدانستند سالخوردهها معمولا” همین کار را میکنند: رؤیای گذشته و جوانی را میبینند، به جهانی میاندیشند که دیگر در آن سهمی ندارند، موضوعی برای گفتوگو با همسایگان میجویند.اما برتا دلیلی برای آنجا نشستن داشت و آن روز صبح، هنگامی که خارجی را دید که از سرلایی پرشیب بالا آمد و آهسته به طرف تنها هتلِ دهکده رفت، انتظارش به پایان رسید. آن گونه نبود که بارها تصور کرده بود، لباسش از استفاده بسیار فرسوده بود، موهایی بلندتر از معمول داشت، و ریشاش را نتراشیده بود.اما کسی همراهش بود: شیطان.
کتاب شیطان و دوشیزه پریم نوشته پائولوکوئلیو ترجمه ایلیا حریری توسط انتشارات مکتوب با موضوع رمان، داستان، داستان های خارجی، ادبیات ملل به چاپ رسیده است.
شیطان و دوشیزه پریم یکی از سه گانه های پائولو کوئیلو است که طبق گفته خود نویسنده باید به دنباله ی کتاب های کنار رود پیدار نشستم و گریستم، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد. خوانده شود. پی رنگ اصلی کتاب که تقریبا بن مایه تمام نوشته های کوئیلو را شامل می شود، نگاهی فلسفی –دینی، نسبت به نیکی و بدی، پاکی و زشتی در هستی و انسان است. او به دنبال نتیجه ای برای این نظریه است که، آیا انسان ذاتا شر است؟ در کتاب شیطان و دوشیزه پریم علاوه بر پرداخت به موضوع بالا نویسنده این موضوع را در تمام مسیر داستان به دوش میکشد که آیا:همه ما گنهکاریم و گناه نکردن در نتیجه در دسترس نبودن گناه است ؟
داستان از جایی شروع میشود که:
یک غریبه به روستای دور افتاده ویسکوز میرسد، همراهش کوله پشتی حاوی یک دفتر ضخیم و یازده شمش طلا میباشد. او به دنبال پاسخ به یک سؤال است که او را عذاب میدهد: آیا انسانها، در اصل، خوب یا بد هستند؟ در خوشامدگویی به خارج از کشور مرموز، کل روستا به عنوان مفسر طرح پیچیده خود، که برای همیشه زندگی خود را نشان میدهد، میشود.در دنیا دو مقوله «خیر» و «شر» وجود دارند که همیشه در تضاد هم قرار دارند. در این کتاب، به همین دو مقوله پرداخته شده که یکسوی آن خدای یگانه و سوی دیگر شیطان؛ قرار دارند.این کتاب سومین و آخرین کتاب از سه گانهٔ پائولو کوئلیو است. در هر کدام از این کتابها به یک هفته زندگی انسانهایی معمولی پرداخته میشود، که هر کدام، به یک باره خود را پیشروی عشق، مرگ، یا قدرت میابند.
نزدیک پانزده سال بود که برتای پیر، هر روزش را به نشستن جلو در خانهاش میگذراند. اهالی ویسکوز میدانستند سالخوردهها معمولا” همین کار را میکنند: رؤیای گذشته و جوانی را میبینند، به جهانی میاندیشند که دیگر در آن سهمی ندارند، موضوعی برای گفتوگو با همسایگان میجویند.اما برتا دلیلی برای آنجا نشستن داشت و آن روز صبح، هنگامی که خارجی را دید که از سرلایی پرشیب بالا آمد و آهسته به طرف تنها هتلِ دهکده رفت، انتظارش به پایان رسید. آن گونه نبود که بارها تصور کرده بود، لباسش از استفاده بسیار فرسوده بود، موهایی بلندتر از معمول داشت، و ریشاش را نتراشیده بود.اما کسی همراهش بود: شیطان.