کتاب شرح الرساله القشیریه (مشهور به گیسو دراز) نوشته سیدمحمد حسینی, توسط انتشارات سخن به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی, متون عرفانی, مجموعه تحقیقات عرفانی, متون کهن فارسی
ابوالقاسم قشیری یکی از نویسندگان فعال حوزۀ تصوف در سدۀ پنجم میباشد. مشهورترین کتاب او «الرسالة القشیریة» به زبان عربی است. این کتاب در 55 باب سامان یافته و موضوعاتی مانند اعتقادات صوفیه، ذکر مشایخ طریقت، مراحل سیروسلوک و احوال و مقامات اهل تصوف را برخوردار است. الرساله از همان زمان حیات مؤلف در زمرۀ مهمترین منابع صوفیه قرار گرفت و نویسندگان دورههای بعد، از آن بهرهها بردند. اهمیت این رسالۀ با ارزش، یکی از صوفیان سدۀ نهم بهنام «سید محمد حسینی چشتی» مشهور به «گیسودراز» را بر آن داشت تا شرحی به زبان فارسی بر آن بنویسد.
خواننده در شرح الرساله با دو چهره از گیسودراز روبرو است؛ هنگامی که گیسودراز در مقام یک شارح سخن گفته، از تکرار مطالب و اطالة کلام دوری کرده است، چون معمولاً ترجمة سخن قشیری که بهخوبی از عهدة آن برآمده، در انتقال مقصود کافی است. نقش دیگر گیسودراز در این متن، منتقدبودن است. دید انتقادی او به الرسالهباعث شده تا هرجا لازم بوده بعد از ترجمه به نقد اقوال قشیری و دیگر مشایخ بپردازد؛ به عبارت دیگر، گیسودراز، الرساله را مانند مریدی که به خود اجازة اظهارنظر در برابر پیر را نمیدهد، شرح نکرده،زیرا شیوهای پژوهشی و منتقدانه در بر گرفته است.
کتاب شرح الرساله القشیریه (مشهور به گیسو دراز) نوشته سیدمحمد حسینی, توسط انتشارات سخن به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات فارسی, متون عرفانی, مجموعه تحقیقات عرفانی, متون کهن فارسی
ابوالقاسم قشیری یکی از نویسندگان فعال حوزۀ تصوف در سدۀ پنجم میباشد. مشهورترین کتاب او «الرسالة القشیریة» به زبان عربی است. این کتاب در 55 باب سامان یافته و موضوعاتی مانند اعتقادات صوفیه، ذکر مشایخ طریقت، مراحل سیروسلوک و احوال و مقامات اهل تصوف را برخوردار است. الرساله از همان زمان حیات مؤلف در زمرۀ مهمترین منابع صوفیه قرار گرفت و نویسندگان دورههای بعد، از آن بهرهها بردند. اهمیت این رسالۀ با ارزش، یکی از صوفیان سدۀ نهم بهنام «سید محمد حسینی چشتی» مشهور به «گیسودراز» را بر آن داشت تا شرحی به زبان فارسی بر آن بنویسد.
خواننده در شرح الرساله با دو چهره از گیسودراز روبرو است؛ هنگامی که گیسودراز در مقام یک شارح سخن گفته، از تکرار مطالب و اطالة کلام دوری کرده است، چون معمولاً ترجمة سخن قشیری که بهخوبی از عهدة آن برآمده، در انتقال مقصود کافی است. نقش دیگر گیسودراز در این متن، منتقدبودن است. دید انتقادی او به الرسالهباعث شده تا هرجا لازم بوده بعد از ترجمه به نقد اقوال قشیری و دیگر مشایخ بپردازد؛ به عبارت دیگر، گیسودراز، الرساله را مانند مریدی که به خود اجازة اظهارنظر در برابر پیر را نمیدهد، شرح نکرده،زیرا شیوهای پژوهشی و منتقدانه در بر گرفته است.