کتاب سکوت کهن آینه ها زندگی و شعر عالم تاج قائم مقامی نوشته زهرا طاهری , توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
در ادب فارسی زندگی و شعر سرایندگان زن به دلیل شرایط فرهنگی و شایست و ناشایستهای عرفی، به بیمهری حافظه تاریخ دچار گشته و بهتدریج محو و بیرنگ شده است. زنان ایران در طول تاریخ، شاعران گمنام قسمت عظیمی از ادبیات شفاهی در قالب لالاییها، ترانهها، واسونکها و سوگ سرودهها بودهاند و در حفظ و انتقال آنها هم سهم چشمگیری داشتهاند. این ترانهها، روایت عشق و درد و شادی و تنهایی زنان شاعری است که امکان نوشتن سرودههای خویش را نداشتهاند و گمنامی به آنها جرئت گریز زدن از تنگناهای اخلاقی و اجتماعی و سخنگفتن از آرزوها و خواستهها و رنجهایشان را داده است.
این کتاب نگاهی است به شعر و زندگی عالمتاج قائممقامی، شاعری که بنای ذهن و زبان زنانه را در ادب فارسی پی ریخت. او در اواخر دوران حکومت قاجار در خاندان میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی ـ وزیر اصلاحطلب دوره ناصری ـ زاده شد و 23 ساله بود که فرمان مشروطه به امضا رسید. بنابراین میتوان شعر او را شعر عصر مشروطه و دوران پس از آن دانست. عالمتاج در دوران زندگیاش به شاعری شناخته نشد؛ چراکه شعرهایش را در خفا میسرود و آنها را پنهان میکرد.
کتاب سکوت کهن آینه ها زندگی و شعر عالم تاج قائم مقامی نوشته زهرا طاهری , توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
در ادب فارسی زندگی و شعر سرایندگان زن به دلیل شرایط فرهنگی و شایست و ناشایستهای عرفی، به بیمهری حافظه تاریخ دچار گشته و بهتدریج محو و بیرنگ شده است. زنان ایران در طول تاریخ، شاعران گمنام قسمت عظیمی از ادبیات شفاهی در قالب لالاییها، ترانهها، واسونکها و سوگ سرودهها بودهاند و در حفظ و انتقال آنها هم سهم چشمگیری داشتهاند. این ترانهها، روایت عشق و درد و شادی و تنهایی زنان شاعری است که امکان نوشتن سرودههای خویش را نداشتهاند و گمنامی به آنها جرئت گریز زدن از تنگناهای اخلاقی و اجتماعی و سخنگفتن از آرزوها و خواستهها و رنجهایشان را داده است.
این کتاب نگاهی است به شعر و زندگی عالمتاج قائممقامی، شاعری که بنای ذهن و زبان زنانه را در ادب فارسی پی ریخت. او در اواخر دوران حکومت قاجار در خاندان میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی ـ وزیر اصلاحطلب دوره ناصری ـ زاده شد و 23 ساله بود که فرمان مشروطه به امضا رسید. بنابراین میتوان شعر او را شعر عصر مشروطه و دوران پس از آن دانست. عالمتاج در دوران زندگیاش به شاعری شناخته نشد؛ چراکه شعرهایش را در خفا میسرود و آنها را پنهان میکرد.