کتاب رویای عمو جان نوشته فئودور داستایوفسکی با ترجمه آلک قازاریان, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
در رمانی که می خوانید ماریا آلکساندراونا ماسکالوا البته بانوی اول شهر مارداسوف است و در این مطلب هیچ شک و تردیدی نیست. رفتار وی چنان بود که گویی به کسی محتاج نمیباشد و بالعکس همه به وی احتیاج دارند راستش را بگوییم تقریبا هیچکس او را دوست ندارد و حتی اشخاص بسیاری هم هستند که از ته دل از وی متنفرند، ولی در عوض همه از او میترسند و این موضوع نیز چیزی است که لازم دارد. چنین احتیاجی نشانه کاردانی و سیاستمداری عالی است. از خصوصیات منحصر به فرد ماریا آلکساندراونا این است که او فوقالعاده به خبرچینی علاقمند است و اگر روز قبل چیز تازهای نشنیده باشد تمام شب را تا صبح نخواهد خوابید ـ با وجود تمام این مطالب او میتواند طوری رفتار کند که اگر به او بنگرند، حتی به فکر انسان خطور نخواهد کرد که این بانوی عالی مقام خبرچین اول جهان و یا حداقل خبرچین اول شهر مارداسوف است! بلکه برعکس به نظر میرسد که بدگوییها میبایستی در حضورش نابود شوند، بدگویان شرمنده شوند و مانند شاگردان مدرسه در برابر آقا معلم بلرزند و نیز گفتگو نباید به جز راجع به عالیترین مواد و صفات ادامه یابد.
کتاب رویای عمو جان نوشته فئودور داستایوفسکی با ترجمه آلک قازاریان, توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات ملل, رمان خارجی, ادبیات داستانی, داستان خارجی میباشد.
در رمانی که می خوانید ماریا آلکساندراونا ماسکالوا البته بانوی اول شهر مارداسوف است و در این مطلب هیچ شک و تردیدی نیست. رفتار وی چنان بود که گویی به کسی محتاج نمیباشد و بالعکس همه به وی احتیاج دارند راستش را بگوییم تقریبا هیچکس او را دوست ندارد و حتی اشخاص بسیاری هم هستند که از ته دل از وی متنفرند، ولی در عوض همه از او میترسند و این موضوع نیز چیزی است که لازم دارد. چنین احتیاجی نشانه کاردانی و سیاستمداری عالی است. از خصوصیات منحصر به فرد ماریا آلکساندراونا این است که او فوقالعاده به خبرچینی علاقمند است و اگر روز قبل چیز تازهای نشنیده باشد تمام شب را تا صبح نخواهد خوابید ـ با وجود تمام این مطالب او میتواند طوری رفتار کند که اگر به او بنگرند، حتی به فکر انسان خطور نخواهد کرد که این بانوی عالی مقام خبرچین اول جهان و یا حداقل خبرچین اول شهر مارداسوف است! بلکه برعکس به نظر میرسد که بدگوییها میبایستی در حضورش نابود شوند، بدگویان شرمنده شوند و مانند شاگردان مدرسه در برابر آقا معلم بلرزند و نیز گفتگو نباید به جز راجع به عالیترین مواد و صفات ادامه یابد.