کتاب راز شوهر نوشته لیان موریارتی ترجمه سحر حسابی توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان، ادبیات ملل، داستان های خارجی
کتاب راز شوهر برای نخستین بار در سال 2013 منتشر شد و بلافاصله بعد از انتشار در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت.
«ماجرای خانوادهای پنج نفری و چالشهایش با خانوادههایی دیگر را روایت میکند. پدر این خانواده در آستانه 17 سالگی دخترش رازی دارد که اگر آن را فاش کند همه چیز دگرگون میشود.»
موریارتی در تلاش است به خوانندگان نشان دهد که هر آنچه در زندگی خود دریافت میکنید اعم از شادی و غم، کامیابی و شکست، بازخورد رفتار خود شما در طبیعت است. نویسنده تکلیفش را با خواننده روشن میکند؛ اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشد باید به افراد و اشیای پیرامون خود مهر بورزید.
بقیه وقت شام، بچه ها در مورد برنامه بزرگ ترین بازنده صحبت کردند و سیسیلیا تظاهر کرد به حرف هایشان علاقهمند است درصورتی که داشت به نامهای که رو یخچال جا خوش کرده بود فکر می کرد. وقتی میز خالی شد و دخترانش همگی داشتند تلویزیون تماشا می کردند نامه را برداشت و به آن زل زد.فنجان چای اش را زمین گذاشت و نامه را جلوی نور نگه داشت تا بهتر ببیندش. از خودش خنده اش گرفته بود. شبیه یک نامه دست نویس روی کاغذهای خط دار بود. نمیتوانست کلماتش را ببیند.شاید جان پل یکی از این برنامه ها را که نشان می داد چطور سربازان در افغانستان برای خانوادههایشان نامه می نوشتند تا پس از مرگشان به آن ها برسد تماشا کرده و به ذهنش رسیده که بد نیست خودش نیز این کار را انجام دهد.
تنها مسئله این بود که سیسیلیا نمیتوانست تصور کند که جان پل پشت میزی نشسته و چنین نامهای مینویسد. کار احساساتیای به نظر می آمد. اگرچه محبتآمیز بود چرا که او پس از مرگ می خواست بقیه بدانند چقدر آن ها را دوست دارد.
کتاب راز شوهر نوشته لیان موریارتی ترجمه سحر حسابی توسط انتشارات آموت به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: رمان، ادبیات ملل، داستان های خارجی
کتاب راز شوهر برای نخستین بار در سال 2013 منتشر شد و بلافاصله بعد از انتشار در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت.
«ماجرای خانوادهای پنج نفری و چالشهایش با خانوادههایی دیگر را روایت میکند. پدر این خانواده در آستانه 17 سالگی دخترش رازی دارد که اگر آن را فاش کند همه چیز دگرگون میشود.»
موریارتی در تلاش است به خوانندگان نشان دهد که هر آنچه در زندگی خود دریافت میکنید اعم از شادی و غم، کامیابی و شکست، بازخورد رفتار خود شما در طبیعت است. نویسنده تکلیفش را با خواننده روشن میکند؛ اگر میخواهید زندگی خوبی داشته باشد باید به افراد و اشیای پیرامون خود مهر بورزید.
بقیه وقت شام، بچه ها در مورد برنامه بزرگ ترین بازنده صحبت کردند و سیسیلیا تظاهر کرد به حرف هایشان علاقهمند است درصورتی که داشت به نامهای که رو یخچال جا خوش کرده بود فکر می کرد. وقتی میز خالی شد و دخترانش همگی داشتند تلویزیون تماشا می کردند نامه را برداشت و به آن زل زد.فنجان چای اش را زمین گذاشت و نامه را جلوی نور نگه داشت تا بهتر ببیندش. از خودش خنده اش گرفته بود. شبیه یک نامه دست نویس روی کاغذهای خط دار بود. نمیتوانست کلماتش را ببیند.شاید جان پل یکی از این برنامه ها را که نشان می داد چطور سربازان در افغانستان برای خانوادههایشان نامه می نوشتند تا پس از مرگشان به آن ها برسد تماشا کرده و به ذهنش رسیده که بد نیست خودش نیز این کار را انجام دهد.
تنها مسئله این بود که سیسیلیا نمیتوانست تصور کند که جان پل پشت میزی نشسته و چنین نامهای مینویسد. کار احساساتیای به نظر می آمد. اگرچه محبتآمیز بود چرا که او پس از مرگ می خواست بقیه بدانند چقدر آن ها را دوست دارد.