کتاب دن کیشوت دوره دوجلدی نوشته میگل دوسروانتس با ترجمه محمد قاضی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات, ادبیات داستانی, رمان خارجی
شاید تاکنون هیچ کتاب به اندازه دن کیشوت این همه مورد عشق و علاقه ملت های گوناگون نبوده است.
چه بسیار کتاب ها که تنها به یک قوم و ملت اختصاص دارند و از حد و مرز یک کشور فراتر نمی روند. بسیاری دیگر نیز هست که در میان ملل دیگر هم خواننده دارد ولی فقط مورد پسند روشنفکران یا مردم عادی یا طبقات ممتاز اشت. اما دون کیشوت همه حصارهای جغرافیایی و نژادی و اجتماعی و طبقاتی را در هم شکسته و جروی از تاریخ بشز شده است. همین بس که این رمان از ابتدای قرن هفدهم تاکنون بیش از هزار بار به بیش تر از سی زبان مختلف منتشر شده است.
زندگی فردی را به مخاطب نشان میدهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه میگذراند. دن کیشوت یکی از نخستین رمانهایی است که به زبانهای نوین اروپایی نوشته شده و سروانتس بخش بیشتر آن را در زندان نوشتهاست. در زمان روایت داستان نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیه میپرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان خود را جای یکی از همین شوالیهها میبیند و دشمنانی فرضی در برابر خود میبیند که اغلب کوهها و درختها هستند. «دن کیشوت» پهلوانی خیالی و بیدستوپاست که خود را شکستناپذیر می پندارد.
کتاب دن کیشوت دوره دوجلدی نوشته میگل دوسروانتس با ترجمه محمد قاضی, توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات, ادبیات داستانی, رمان خارجی
شاید تاکنون هیچ کتاب به اندازه دن کیشوت این همه مورد عشق و علاقه ملت های گوناگون نبوده است.
چه بسیار کتاب ها که تنها به یک قوم و ملت اختصاص دارند و از حد و مرز یک کشور فراتر نمی روند. بسیاری دیگر نیز هست که در میان ملل دیگر هم خواننده دارد ولی فقط مورد پسند روشنفکران یا مردم عادی یا طبقات ممتاز اشت. اما دون کیشوت همه حصارهای جغرافیایی و نژادی و اجتماعی و طبقاتی را در هم شکسته و جروی از تاریخ بشز شده است. همین بس که این رمان از ابتدای قرن هفدهم تاکنون بیش از هزار بار به بیش تر از سی زبان مختلف منتشر شده است.
زندگی فردی را به مخاطب نشان میدهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه میگذراند. دن کیشوت یکی از نخستین رمانهایی است که به زبانهای نوین اروپایی نوشته شده و سروانتس بخش بیشتر آن را در زندان نوشتهاست. در زمان روایت داستان نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیه میپرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان خود را جای یکی از همین شوالیهها میبیند و دشمنانی فرضی در برابر خود میبیند که اغلب کوهها و درختها هستند. «دن کیشوت» پهلوانی خیالی و بیدستوپاست که خود را شکستناپذیر می پندارد.