کتاب دل مردگی (از سه گانه ی راه های آزادی) نوشته ژان پل سارتر ترجمه حسین سلیمانی نژاد توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان ارجی
دلمُردگی آخرین بخش از سه گانه ی «راههای آزادی» (سن عقل، تعلیق، دلمُردگی) است و در ۱۹۴۹ منتشر شد. سارتر در این رمان خط داستانی قهرمانانش در دو اثر پیشین را ادامه میدهد و با پرداختن به وقایعی که منجر به سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شد، از دلهرهی کسانی میگوید که بیاعتناییشان به آغاز جنگ جای خود را به احساس مسئولیت و شرافت و مقاومت در برابرِ اشغالگری نازیها و همبستگی با مظلومان داده است. نویسنده، پس از توفیق چشمگیر رمان تهوع در سال ۱۹۳۸ و شهرتی که برای او به ارمغان آورد، تصمیم گرفت،
با نگارش رمان حجیمی با عنوان اهریمن با محوریت «آزادی»، به ادامهی تبیین اصول فلسفی خود بپردازد و این جمله را به عنوان سرآغاز رمانش در صفحهی اول آن بگنجاند: «بدبختی این است که ما آزادیم.» اما در نهایت عنوان «راههای آزادی» را برای این مجموعه ی سهگانه برگزید تا از خلال آن به توصیف زندگی چند شخصیت در دوران جنگ جهانی دوم بپردازد؛ انسانهایی که، در راه رسیدن به آزادی، حاضر نیستند بهسادگی از اصول و ارزشهای اعتقادی خود بگذرند. گفتنی است که سارتر در نظر داشت تا جلد چهارم این مجموعه را هم با عنوان آخرین بخت در اختیار علاقهمندان و خوانندگان خود قرار دهد، اما با اینکه چند صفحه از آن در سال ۱۹۴۹ در مجلهی روزگار مدرن به چاپ رسید، آن را ناتمام گذاشت تا فرجام و سرنوشت قهرمانان این داستان بلند و پیچوخمدار در کتاب پیشِ رو رقم بخورد. شایان ذکر است که پیوستگی و یکپاراگرافی بودنِ بخش دوم کتاب حاضر و پاراگرافبندیهای معدود آن، که چهبسا مایهی تعجب خواننده شود، مطابق متن اصلی اثر است.
کتاب دل مردگی (از سه گانه ی راه های آزادی) نوشته ژان پل سارتر ترجمه حسین سلیمانی نژاد توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان ارجی
دلمُردگی آخرین بخش از سه گانه ی «راههای آزادی» (سن عقل، تعلیق، دلمُردگی) است و در ۱۹۴۹ منتشر شد. سارتر در این رمان خط داستانی قهرمانانش در دو اثر پیشین را ادامه میدهد و با پرداختن به وقایعی که منجر به سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰ شد، از دلهرهی کسانی میگوید که بیاعتناییشان به آغاز جنگ جای خود را به احساس مسئولیت و شرافت و مقاومت در برابرِ اشغالگری نازیها و همبستگی با مظلومان داده است. نویسنده، پس از توفیق چشمگیر رمان تهوع در سال ۱۹۳۸ و شهرتی که برای او به ارمغان آورد، تصمیم گرفت،
با نگارش رمان حجیمی با عنوان اهریمن با محوریت «آزادی»، به ادامهی تبیین اصول فلسفی خود بپردازد و این جمله را به عنوان سرآغاز رمانش در صفحهی اول آن بگنجاند: «بدبختی این است که ما آزادیم.» اما در نهایت عنوان «راههای آزادی» را برای این مجموعه ی سهگانه برگزید تا از خلال آن به توصیف زندگی چند شخصیت در دوران جنگ جهانی دوم بپردازد؛ انسانهایی که، در راه رسیدن به آزادی، حاضر نیستند بهسادگی از اصول و ارزشهای اعتقادی خود بگذرند. گفتنی است که سارتر در نظر داشت تا جلد چهارم این مجموعه را هم با عنوان آخرین بخت در اختیار علاقهمندان و خوانندگان خود قرار دهد، اما با اینکه چند صفحه از آن در سال ۱۹۴۹ در مجلهی روزگار مدرن به چاپ رسید، آن را ناتمام گذاشت تا فرجام و سرنوشت قهرمانان این داستان بلند و پیچوخمدار در کتاب پیشِ رو رقم بخورد. شایان ذکر است که پیوستگی و یکپاراگرافی بودنِ بخش دوم کتاب حاضر و پاراگرافبندیهای معدود آن، که چهبسا مایهی تعجب خواننده شود، مطابق متن اصلی اثر است.